
مقایسه اعتماد در سه سطح حرفه ای کوچینگ
این مقاله بخشی از سری کوچینگ دوناتز هست و میخوایم اینجا نگاهی به اعتماد در صلاحیت چهارم ICF بندازیم.
بیاین قبل از شروع از سه زاویه به اعتماد در رابطه کوچینگ نگاه کنیم:
واقعا چه قدر به توانمندی مراجع اعتماد داریم؟ مثلا اینکه که اونا خودشون رو بهتر از هر کس دیگری می شناسن.
چه قدر به مهارت های کوچینگ و توانایی خودمون در استفاده از مهارت مناسب در زمان مناسب اعتماد داریم؟
مثلا مهارت هایی مثل اینکه بدونیم چه زمانی سکوت طولانی تری رو حفظ کنیم، قدرت پرسشگری عمیق و اثرگذار داشته باشیم.
فضایی رو برای مراجع فرآهم کنیم که بدونه میتونه هر شکلی که راحته افکار و احساساتش رو ابزار کنه و یا صحبت کوچ رو رد کنه.
و...
چه قدر به اثرگذاری فرآیند کوچینگ اصیل اعتماد داریم؟
تفاوت اعتماد در سطح مهارت کوچینگ ACC، PCC و MCC چه جوریه؟
این متن برگرفته از مستر کوچ MCC خانم Carly Anderson هست.
سطح مهارت ACC:
تاکید بر ایجاد یه محیط محرمانه برای مراجع برای امکان صحبت آزاد و راحت هست.
معمولا کوچ ACC اعتماد کمی به توانایی مراجع برای حل کردن مشکلش داره. به همین دلیل کوچ ACC معمولا بیشتر تمرکز ش روی حل مشکل مراجع هست و دنبال رسوندن مراجع به نتیجه ی موضوعش هست. این مدل کوچینگ اغلب به عنوان کوچینگ «چه چیزی؟» coaching the “What” یا کوچینگ محتوایی که مراجع میاره Coaching the content the client brings نامیده می شه.
کوچ به جای اعتماد مراجع و فرآیند کوچینگ، اغلب حس می کنه که باید به مراجعش برای حل کردن مسئله کمک کنه و برای همین توی این مسیر ممکنه به پیشنهاد، آموزش، راهکار و راهنمایی کردن و مشاوره/منتورینگ متمایل بشه.
نشانه: کوچ اغلب نگران عملکرد خودشه و بیشتر روی عملکردش متمرکزه تا اینکه به فرآیند کوچینگ اعتماد کنه.
وبینار کوکورو: همه چیز درباره نشخوارهای فکری
سطح مهارت PCC
تاکید بر ایجاد محیطی محرمانه است که برای مراجع برای صحبت آزادانه ایمن و حمایت کننده باشه.
توی این سطح، "رابطه متصل connected relationship بیشتر قابل توجه هست، جایی که کوچ به جای تمرکز روی موضوع و خواسته، بیشتر درباره ی خود شخص مراجع کنجکاو هست who this person is.
در این سطح، کوچ به توانایی خودش در مهارت کوچینگ اعتماد بیشتری داره، چالش احتمالی در این سطح اینه که ممکنه کوچ به اولین سوالش اعتماد نداشته باشه و برای همین چندین سوال رو بپرسه و باعث گیج شدن مراجع و کاهش اثرگذاری بشه.
در این سطح نسبت به سطح ACC، کوچ کمتر درگیر ذهنیت حل مسئله هست اما این ذهنیت هنوز تا حدی وجود داره.
کوچ کنجکاوتره و راحت تر از مهارت های کوچینگش برای اثرگذاری عمیق تر و پرسشگری عمیق تر استفاده میکنه. در این سطح کوچ در طرز فکر و مایندست مراجع عمیق میشه. به همین دلیل درباره ی مواردی مثل؛ چگونگی افکار، احساس و رفتار کوچینگ میکنه . به این سطح کوچینگ "چه کسی" coaching the “Who” content of client گفته میشه.
نشانه: توی این سطح ممکنه هنوز نگرانی از عملکردها حضور داشته باشه، اما اعتماد بیشتری به فرآیند کوچینگ شکل گرفته.
سطح مهارت MCC:
تاکید بر ایجاد یک محیط محرمانه هست، جایی که کوچ قبل از هر چیز با مراجعش به عنوان یک همنوع در ارتباطه. کوچ کاملا به مراجعش، مهارت های کوچینگش و فرآیند کوچینگ اعتماد داره.
The emphasis is on creating a confidential environment, where the coach is connected to their client as a fellow human beingfirst and foremost. The coach completely trusts their client, their own coaching skills, and the coaching process.
جلسه کوچینگ روون و راحت جلو میره چون کوچ هم گام با سرعت مراجع و متناسب با سبک یادگیری مراجع کار می کنه و به مراجع فضا و زمان کافی رو برای انعکاس، تفکر، پردازش، احساس و ادغام کردن این موارد، ارائه میده.
نوعِ حضور کوچ آرام و اصیله چون اون ها نیاز به (عملکرد عالی کوچینگ) رو رها کردن و دنبال اثبات چیزی نیستن.
اونا به مراجع و همچنین مهارت های کوچینگشون و فرایند کوچینگ اعتماد دارن .
در پرسیدن سؤالات عمیق تر و خاص تر (خاص به معنی منحصر به فرد برای مراجع جلسه customized ) مشاهده گری و هم آفرینی جریان گفتگو توانمند هستن و در فضای ارتباط با مراجع باقی میمونن. اونا کنجکاو هستن که مراجعشون چه کسیه.
اغلب اوقات در این سطح mcc، تواضع و قدردانی در کوچ وجود داره، چون داشتن گفت و گو و جلسه با یک انسان هم سطح رو برای خودشون افتخار و امتیاز میبینن و اون رو به عنوان کمکی برای ارتقا دادن خودشون به سطح بعدی میدونن.
نشانه: کوچ به فرآیند کوچینگ اعتماد داره چون میدونه که کوچینگ واقعا به معنای کلمه، یک فرآیندهست. کوچ میدونه که هیچ مشکلی وجود نداره چون چیزی برای حل کردن وجود نداره. به بیان دیگه، مایندست و طرز فکر کوچ در سطح MCC به این صورته که باور داره که مراجعینش در بسیاری از جنبه های زندگیشون موفق هستن و هر "مشکل" در واقع یه فرصته برای ساختن اعتماد در توانایی مراجع.
The coach trusts the coaching process, knowing that it is truly a process. There is no problem-solving present because the coach knows there is nothing to resolve. The coach mindsets a belief that their client is already successful in many aspects of their life. Every ‘problem’ is just an opportunity to build confidence in their client’s ability to be more authentic.
سخن پایانی:
به عنوان کوچ، به ما فرصت شگفت انگیزی داده شده تا از افراد حمایت کنیم تا بتونن به خود واقعیشون نزدیک تر بشن.
کوچینگ و مهارت هاش این فرصت بینظیر رو فراهم می کنه که مراجع احساس قدرت کنه self-empowered, (منظور احساس قدرت زرد و غیرواقعی نیست)، زمانی که مراجع در نتیجه فرآیند کوچینگ آگاهی پیدا کنه، اقدام گراییش هم بالاتر میره.
راستی،
توی فضای زندگی شخصی چه قدر اعتماد رو برای خودمون خلق میکنیم؟
روش های شما برای اعتماد سازی چیه؟
نویسنده: نازنین شیرازی از تیم تایم کوچ
اگه به دوره های آموزشی آنلاین مرتبط با یادگیری و ارتقا مهارت کوچینگ علاقه داری، یه سر به این دوره ها بزن:
- فاندامنتال کوچینگ (تربیت کوچ)
- دوره ی گرندمستری و گرند مستری پلاس کوچینگ ( دوره ی پیشرفته برای ارتقا مهارت کوچینگ + منتورکوچینگ مخصص کوچ ها)
- دوره گرندسوپرویژن (آموزش رویکردهای کوچینگ)
Types of trust in a coaching relationshipby Carly Anderson
نظرات (0)
در این قسمت نظر خود را با ما در اشتراک بگذارید