راهنمای ارجاع مراجعین کوچینگ به روانشناس

راهنمای ارجاع مراجعین کوچینگ به روانشناس

 

پیشگفتار

این فایل، که در فدراسیون جهانی کوچینگ ثبت شده است (ICF  Referring a Client to Therapy A SET OF GUIDELINES) راهنمایی برای کمک به دغدغه ی کوچ هاست تا  بدانند چه زمانی و چگونه باید مراجعین خود را به مشاورین سلامت روان و سایر حوزه های تخصصی ارجاع دهند.

در واقع، هدف این فایل راهنما، این هست که به کوچ ها کمک کند تا بتوانندتشخیص دهند، چگونه مراجعینی را که اختلال سلامت روان دارند و یا به هر صورتی، مسئله ی آن ها خارج از حیطه ی کوچینگ است، مدیریت کنند. نقش کوچ این است که فرصت هایی را برای کمک گرفتن از افراد متخصص، در زمان های مناسب، با مراجع، هم آفرینی  کند.

 خط مشی هایی که در ادامه ی مقاله آورد شده است، بر اساس نظر افراد متخصص و حرفه ای در حیطه ی سلامت روان و همچنین کوچ های استرالیا، کانادا، آفریقای جنوبی، هلند و ایالات متحده است و کمک میکند متوجه شوید که چه زمانی، یک شخص ممکن است مشکل و یا اختلالی جدی در سلامت روان خود داشته باشد و شما به عنوان کوچ چگونه وی را به متخصصان حوزه سلامت ارجاع دهید.

چون، هر فرد ویژگی های مختص به خود را دارد مهم است که بتوانید، حمایتگری خود را متناسب با نیاز آن شخص، سازگار کنید.

شایان ذکر است که این خط مشی ها  طراحی شده اند که به کشورهای انگلیسی زبان در حال توسعه، کمک کنند و ممکن است برای دیگر گروه های فرهنگی یا کشورهایی با سیستم های سلامت متفاوت، موثر نباشد.

سخنی با خوانندگان: به این منظور که با جامعه ی جهانی تعامل داشته باشیم و مسیر راهنمایی کوچ ها را بهبود ببخشیم، پذیرای بازخورد خوانندگان هستیم.

 

Alicia M. Hullinger: alicia.hullinger@coachingfederation.org

Joel A. DiGirolamo: joel.digirolamo@coachingfederation.org

 A set of guidelines. Retrieved from International Coaching Federation websiteCite as: Hullinger, A. M. and DiGirolamo, J. A. (2018). Referring a client to therapy http://www.coachingfederation.org/client-referral-whitepaper.


 

  • مقدمه
  • کوچینگ در مقایسه با روان درمانی
  • چرا ارجاع دهیم؟
  • علائم ارجاع
  • نحوه مراجعه
  • پس از ارجاع
  • موقعیت های اضطراری
  • دستورالعمل محرمانگی
  • منابع عمومی
  • یادداشت های پایانی


 

مقدمه

بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت (WHO)، افسردگی و اختلالات اضطرابی مانند شرایط روانپزشکی مرتبط با استرس، تا سال 2020، به عنوان رقیب بیماری‌های قلبی عروقی، به عنوان مهمترین اختلالات سلامت در سطح جهان شناخته خواهند شد. این امر نشانگر این است که کوچ ها به طور فزاینده ای با مراجعین دارای مشکل سلامت روان روبرو خواهند شد. این راهنما منبعی برای کوچ ها هست که به آن ها کمک کندتا بفهمند چه زمانی و چگونه  باید یک مراجع را به متخصص حوزه ی سلامت روان ارجاع دهند و به مراجع خود کمک کنند.


برای ارجاع دهی مناسب، داشتن فهرستی از متخصصان حرفه ای برای هر کوچ بسیار مفید است. (توجه کنید داشتن فهرست از کوچ های همکار که تخصص های دیگر و متفاوتی از شما دارند نیز بسیار موثر است).

 

اما منظور از ارجاع چیست؟

ارجاع به معنای دعوت از مراجع برای صحبت کردن درباره ی ارجاع، و همچنین هم آفرینی(Co creating) فرصت ها و نیز توانمندسازی مراجع برای اقدام کردن از طریق شناسایی منابع یا تعیین یک جلسه با متخصص است.

 

چه زمانی مراجع خود را ارجاع دهیم؟

 ارجاع  دادن مراجع به سایر افراد حرفه ای، هنگامی ضروری میشود که مراجع به موضوعی بپردازد که فراتر از سطح توانمندی کوچ باشد. به طور مثال ممکن است مراجع در پروسه ی کوچینگ، از موضوعی صحبت بکند که مربوط به سلامت روانش باشد. کوچ با سبک سنگین کردن گزینه ها در این موقعیت، میتواند جلسات کوچینگ را به بعد، موکول کند، یا جلسه را ادامه دهد و یا حتی آن را به پایان  برساند.

 

برخی از مراجعان که به دنبال کوچینگ هستند، ممکن است علائمی از اختلال روانی شدید از خود نشان دهند که باید در جلسات تراپی به آن پرداخته شود و گاهی به جلسات مشاوره ارجاع داده شوند. به طور کلی کوچ ها باید از محدودیت های کاری خودشان آگاه باشند و تشخیص دهند که چه زمان مراجع به چیزی بیشتر از آنچه کوچ فراهم می آورد نیاز دارند.

 

با توجه به اینکه، حوزه ی روان‌شناسی، غالبا به کار کردن با کل فرد اشاره دارد؛ یعنی کار با مؤلفه های تشکیل دهنده یک فرد (روانی، بیولوژیک، عاطفی، اجتماعی و فرهنگی)، کاملا محتمل است که کوچ در جلسه کوچینگ، با مشکلاتی از مراجعین خود مواجه شود که خارج از توان و حوزه ی کاری اوست و لازم است مراجع را به درمانگر یا هر حوزه ی تخصصی دیگری (مانند گروه های حمایتی، منتور، کوچ متخصص دیگر و یا نمایندگان مذهبی و ...)  ارجاع دهد.

 

enlightenedدر واقع ارجاع دادن بخشی از فرآیند کوچینگ است.enlightened

 

به همین دلیل، داشتن فهرستی از متخصصان و افراد حرفه ای در حوزه های مختلف، منبعی مفید برای کوچ و مراجعین اوست.

 

 مهم ترین شاخصی که باید در حین تصمیم گیری برای ارجاع فرد به درمانگر به خاطر داشت، سطح عملکرد روزانه level of daily functioning است. پرسش این سوال به فهم این موضوع کمک می کند: آیا این مسئله ای که مراجع را درگیر خود کرده، بر عملکرد روزانه ی او اثری گذاشته است؟

 

تعریف عملکرد روزانه چیست؟

  مجموعه ای از فعالیت های مربوط به خود مراقبتی های فردی، مانند تغذیه، نظافت شخصی، کار، خانه داری و اوقات فراغت است. اگر مراجعی، ظرفیت (منابع داخلی و خارجی) برای انجام فعالیت های روزانه (به صورت حرفه ای یا شخصی) را نداشته باشد، در آن صورت احتمالا وقت آن رسیده که وی را به درمانگر ارجاع دهید.

 

متخصص سلامت روان قدرت تشخیص diagnose دارد و میتواند به شخص کمک کند تا مهارت های مواجهه را توسعه دهد و از این طریق احساسات عمیق مربوط به موقعیت های سخت و چالشی را مدیریت کند. همچنین مراجع ممکن است مشکلاتی از خود نشان دهد که باعث ایجاد موانعی برای پیشرفت او باشد. اگر مراجع مسائلی را مطرح کند که مربوط به تاریخچه ی احساسات حل نشده ی گذشته خود باشد و وی را از حرکت به جلو باز دارد و یا اگر شرایط فعلی زندگی او، موانعی برای پیشرفت در فرآیند کوچینگش ایجاد کند، این مراجع می تواند از کار کردن با متخصص سلامت روان سود ببرد.

تفاوت  کوچینگ و روان درمانی COACHING VERSUS PSYCHOTHERAPY

حرفه های مختلفی در حوزه کمک رسانی وجود دارد مانند منتورینگ، مشاوره consulting، کوچینگ، روان درمانی psychotherpay که به آن تراپی therapy  یا  counseling نیز گفته می شود.

enlightened درک تفاوت و تمایز  میان کوچینگ با روان درمانی میتواند باعث شود که بهترین خدمت مورد نیاز را به مراجع ارائه دهید.enlightened

 

درواقع, می‌توانید سلامت روان را مانند سلامت جسمانی تصور کنید: هنگامی که فردی علائم فیزیکی و جسمی دارد، مانند گلودرد و یا سرفه های پیاپی ای که بر عملکرد روزانه ی او تاثیر می گذارد، باید جهت تشخیص و درمان به پزشک مراجعه کند. به طور مشابه، هنگامیکه مراجعی با مشکلات اعصاب و روان دست و پنجه نرم میکند (مانند وضعیتی که ذهن فرد را از عملکرد عادی خود باز می‌دارد.)  باید آن ها را به متخصصان مناسبی ارجاع دهید که آن را تشخیص داده و درمان کنند.

 

 مطالب این راهنما، ترکیبی از اطلاعات است که هم از رویکرد مدل پزشکی medical model approach و هم رویکرد ابعادی dimensional approach برای درک وضعیت های غیر نرمال سلامت روان1 استفاده می کند. سایر رویکردها نیز در حال ظهور و پدیدار شدن اند. این راهنما در جایی کاربرد دارد که سلامت روان از دید مدل پزشکی در یک طیف دیده می شود.

 

مدل پزشکی medical model approach:

این مدل مورد استفاده در سلامت روان از رویکردهای سرآمد در روان درمانی2 بوده است. مدل پزشکی بر تشخیص و پاتولوژی  تاکید دارد. این بدین معناست که این رویکرد به آنچه که از لحاظ روان شناسی "غیرعادی" و یا "غیرسالم" تلقی میشود، نگاهی/چشم اندازی پاتولوژیکی دارد. در مدل پزشکی، مشکل مراجع "اختلال" تلقی می‌شود. با این چشم انداز به مراجع به گونه ای نگاه میشود که اساسا نقصی دارد. افراد مختلفی نسبت به این رویکرد معترض هستند، چون معتقدند برچسب زنی به افراد می تواند حس شرم و ناکافی بودن را در آنان برانگیزد، و باعث شود فرد حس بدتری پیدا کند.

مدل پزشکی اختلالات را بر اساس علائم مشخص طبقه بندی کرده و درمان آن را بر اساس این سیستم طبقه بندی تشخیص میدهد. آسیب شناسی روانی psychopathology،   Psychopathology در این رویکرد طبقه بندی شده ی سلامت روان، به طور غایب و یا حاضر (نگاه 2 گانه بله یا نه) دیده می شود.

 

 رویکرد ابعادی یا روانی - اجتماعی dimensional or psychosocial approach

این رویکرد که و حمایت بیشتری از جانب متخصصان این حوزه دریافت کرده است، سلامت روان را در یک طیف spectrum قرار می دهد.

 این رویکرد با کمیت سنجی علائم یک فرد، به جای این که به سادگی بگوید وجود دارد یا نه، سلامت روان او را طبقه بندی میکند. فرآیند کمیت سنجی به این موضوع توجه دارد که این مشخصه، "به چه حد" و "تا چه مقدار" وجود دارد.

یعنی، این رویکرد به جای برچسب زنی های متعدد و ساختار دوتایی بله یا نه (منظور صحبت های قبلی اشاره شده است که مراجع در عملکرد روزانه اختلال دارد و یا ندارد که فقط دو حالت را بررسی می کند function or dysfunction) دید وسیع تری را اتخاد میکند و پروفایلی از خصوصیات و مشخصه های فردی ارائه میدهد.  مثلا یک فرد ممکن است در یک زمینه به خوبی عمل کند اما در زمینه های دیگر عملکرد خوبی از خود نشان ندهد به همین دلیل ممکن است هم کوچینگ و هم مشاوره کنار یکدیگر و با همدیگر به خوبی کار کنند.

 

می‌توانیم با بررسی تعاریف ارائه شده برای این حرفه ها، تفاوت های بین کوچینگ و روان درمانی را تشخیص دهیم. به خاطر داشته باشید، این واژگان تعاریف زیادی دارند و می توانند از فرهنگ به فرهنگ دیگری، متفاوت معنی شوند:

فدراسیون بین المللی کوچینگ، کوچینگ را تحت عنوان " همراهی با مراجع در فرآیندی تامل برانگیز و خلاقانه که الهام بخش آن ها برای به حداکثر رساندن  پتانسیل های شخصی و حرفه ایشان، می شود" تعریف می کند.

 

The International Coaching Federation (ICF) defines coaching as “partnering with clients in a thought-provoking and creative process that inspires them to maximize their personal and professional potential.”

 

 

انجمن روانشناسی آمریکا ( APA ) روان درمانی راتحت عنوان " استفاده آگاهانه و عامدانه روش های بالینی و مواضع بین فردی برگرفته از اصول روانشناختی تثبیت شده به منظور کمک به افراد برای اصلاح رفتاری , شناختی , احساسات و / یا سایر ویژگی های شخصیتی در جهت هایی که شرکت کنندگان مطلوب 4می دانند" تعریف می کند.

 

The American Psychological Association (APA) defines psychotherapy as “the informed and intentional application of clinical methods and interpersonal stances derived from established psychological principles for the purpose of assisting people to modify their behaviors, cognitions, emotions, and/or other personal characteristics in directions that the participants deem desirable4

 

 

enlightenedتمایز اصلی بین کوچینگ و رواندرمانی بر اساس تمرکز، مقصود purpose و اجتماع populations5است.enlightened

کوچینگ بر روی ترسیم چشم انداز، موفقیت، لحظه ی حال و حرکت  به سمت آینده 6 است. در حالی که تراپی (therapy) بر آسیب شناسی روانی psychopathology،  احساسات و گذشته تاکید دارد تا بتواند زمان حال را درک کند. (شاخه های دیگری از روانشناسی نیز هست که بر شکوفایی و رفاه توجه دارد، مانند روانشناسی مثبت نگر).

مقصود از کوچینگ معمولا بهبود عملکرد، یادگیری و توسعه یافتن در حوزه هایی از زندگی است در حالی که تراپی غالبا به مشکلات احساسی عمیق و ریشه دار می پردازد تا بتواند روی بهبود فردی و تروما کار کند.

کوچینگ با افراد دارای عملکرد خوب کار میکند اما تراپی تمایل دارد با افرادی کار کند که به درجاتی نقص عملکردیdysfunction  یا اختلال disorder دارند. تراپی، بیشتر از کوچینگ، بر توسعه ی مهارت های مدیریت احساسات و مسائل گذشته تمرکز دارد.

 

به عنوان یک مقایسه، می توان گفت که کوچ مانند یک کوچ ورزشی است در حالی که یک درمانگر مانند یک پزشک متخصص در پزشکی ورزشی است. هر دو از مجموعه دانش مشترکی بهره می برند که شامل آناتومی، حرکت شناسی، تغذیه و مانند آن است. کوچ با این فرض کار می کند که ورزش کار اساسا از لحاظ بدنی سالم است و بر بهبود تناسب اندام و عملکرد تمرکز دارد. کوچ در صورتی ورزش کار را به پزشک تیم ارجاع می دهد که دلیلی برای اعتقاد به آسیب دیدگی او وجود داشته باشد. به طور مشابه، کوچ ها و درمانگران با مواد یکسان اما با مجموعه مهارت های متفاوت و با اهداف متفاوت کار می کنند. یک کوچ ممکن است گذشته، زندگی خانوادگی، یا احساسات مراجع خود را برای درک داستان های اصلی مراجع در مورد حال و آینده بررسی کند. نکته مهم این است که کوچ تشخیصی نمی دهد و  درمانی ارائه نمی کند.

 

یک کوچ باید در صورت لزوم ارجاع دهد. بقیه این راهنما علت، زمان و چگونگی ارجاع یک مراجع به یک متخصص سلامت روان را مشخص می کند.

چرا ارجاع دهیم؟

صلاحیت های اصلی ICF و اخلاقیات هر دو شامل الزاماتی برای ارجاع مراجعه کنندگان به دیگر متخصصان در صورت نیاز هستند. علاوه بر این، مطالعات نشان میدهند که مداخله های زودهنگام جهت ارجاع میتواند به طرز مثبتی بر سلامت روانی مراجع تاثیر بگذارد.

 

رعایت مسئولیت اخلاقی کوچ

هنگامی که مراجع با مشکلی مواجه میشود که خارج از توان و تخصص کوچ مورد نظر است، این وظیفه اخلاقی آن کوچ است که به مراجع کمک کند منابع دیگر را شناسایی کرده و به آن ها دست یابد. به عنوان یک معیار، ICF این مسئولیت را در صلاحیت های اصلی و کد های اخلاقی خود مشخص کرده است.

اولین صلاحیت اصلی ICF، نشان دادن خط مشی های اخلاقی و استانداردهای حرفه ای، از کوچ میخواهد که  نشان دهد " اخلاقیات کوچینگ و استاندارهای مربوط به آن را درک می کند و میتواند آن ها را به طریق مناسب در تمام موقعیت های کوچینگ اعمال کند". این موضوع شامل توضیح تمایزات میان کوچینگ و دیگر حرفه های مربوطه و ارجاع مراجعه کنندگان به آن ها در صورت نیاز، شناسایی زمان برای ارجاع و آشنایی با منابع در دسترس میشود.

 

  منشور اخلاقی ICF شامل ملزومات زیر است:

 

  بخش 18 . 3: با دقت توضیح دهید و اطمینان حاصل کنید که، از قبل یا در ابتدای جلسه ی اولیه، مراجع و اسپانسرهای آن ها با ماهیت کوچینگ،   ماهیت  و محدودیت های محرمانه بودن، ترتیبات مالی و یا دیگر بندهای توافق نامه آشنا باشند.

 

  بند 23 .3   اگر میدانید مراجع  یا اسپانسر او، با مراجعه به کوچ دیگر و یا منابع دیگر (حوزه های تخصصی دیگر) میتواند خدمات بهتری را دریافت   کند، او را تشویق کنید  که به آنها مراجعه کنند. (به مراجع پیشنهاد کنید در صورت لزوم و یا در زمان مناسب، از خدمات دیگر متخصصان استفاده کند).

 

 

حفظ حوزه کوچینگ Staying within Coaching Scope of Wor

قرارداد کوچینگ از مهم ترین منابع برای کوچ و مراجع به حساب می آیند. قرارداد به طور خاص باید حوزه ی کوچینگ را مشخص کند. خدماتی که به مراجع تان ارائه میدهید باید به صورت واضح در قرارداد ذکر شوند.  این موضوع در صلاحیت های ICF ، (تنظیم قرارداد کوچینگ) به طور دقیق آورده شده است.  

مثال از تعیین و تنظیم قراردادی با مراجع در مورد پروسه ی کوچینگ و ارتباطات آن و دانستن آن که چه چیزی در تعاملات کوچینگ ضرورت دارد.

 کوچینگ، روان درمانی نیست. من روی درمان  کار نمی کنم و یا گذشته ها را عمیقا کند و کاو نمیکنم. آن را به عهده ی خود شما میگذارم.  فرض من این است که مراجعان من عملکرد صحیح و سالمی دارند. ما فقط به زمان حال شما نگاه می کنیم. اینکه امروز کجایید و به شما کمک می کنیم موانع را  از سر راه تان بردارید، رو به جلو حرکت کنید و اهداف شخصی و حرفه ای تعریف کنید و برای ساخت زندگی مطابق میل تان قدم بردارید. اگر به هر دلیلی به نظرم بیاید که دریافت خدمات تخصصی و یا تراپی ضرورت دارد، از شما خواهم خواست که به دنبال آن کمک تخصصی بروید.

 

enlightenedکمک از طریق  ارجاع دادن مراجع، می تواند تفاوت بزرگی ایجاد کندenlightened

 

مداخله چیست؟

مداخله به معنای  اقداماتیست  که هرگاه مراجع علائمی از اختلال در سلامت روان خود نشان داد، در جهت بهبود آن انجام می دهند. این امر مستلزم آن است بدانید چه زمان و چگونه باید عمل کنید و از چه منابعی کمک بگیرید. مهم ترین چیزی که باید به خاطر داشته باشید این است مداخله ی زودهنگام و به موقع جهت بهبود سلامت روان، شانس بهتر شدن را افزایش میدهد.

مطالعات نشان میدهند که:

  • +مشکل، در بیشتر مواقع، به خودی خود برطرف نمی شود مگر آن که مداخله ای صورت بگیرد.
  • +کمکی که به موقع باشد برابر است با نرخ ریکاوری بالا.
  • +اقدام کردن(مداخله) کیفیت زندگی فردی را افزایش میدهد و چه بسا جان کسی را هم نجات دهد.
  • +مداخله ی دیرهنگام برابر است با موانع کلی overall interruption در عملکرد فردی.


نقش شما به عنوان کوچ (مشاهده گر بیرونی outside observer) اهمیت زیادی در یافتن منابع کمک کننده به مراجع دارد:

  • +ابراز کردن توجه و حمایت خود به مراجع، می تواند عامل حیاتی در  کمک به فرد درگیر با مشکل باشد.
  • +توجه کنید که برخی افراد حاضر به کمک گرفتن نیستند.

 


 آموزش کمک های اولیه سلامت روان که توسط Mental Health First Aid استرالیا ایجاد شده است در سراسر جهان برای عموم در دسترس است و یک برنامه اقدام پنج مرحله ای مفید را ارائه می دهد:

 

• نزدیک شدن، ارزیابی، و کمک به هر بحران

• بدون قضاوت، گوش دهید و ارتباط برقرار کنید

• حمایت و اطلاعات ارائه دهید.

• تشویق کنید تا کمک حرفه ای مناسب را دریافت کنند.

• تشویق کنید تا حمایت های دیگر را دریافت کنند.

 

 

چه زمان ارجاع دهیم ؟

 از کجا بدانیم چه زمانی  باید  مراجع را به روان درمانگر یا منابع دیگر ارجاع دهیم؟ در ادامه، دستورالعمل‌هایی درباره شاخص‌ها برای نظارت و ارزیابی نیاز به ارجاع ارائه شده است.  (توجه کنید لغت تشخیص در متن آورده نشده است. کوچ حق تشخیص diagnose ندارد).

 

1-کوچینگ در سطح صلاحیت

ارائه ی خدمات بهینه به مراجع به معنی کوچ کردن در حوزه ی قرارداد کوچینگ مربوطه، تخصص و سطح شایستگی است.

 اگر مراجعی با مشکلی مواجه شده که فراتر از تجارب و مهارت شما به عنوان یک کوچ است، یا در کار کردن با مراجعی حول مشکل به خصوصی احساس راحتی ندارید، باید دیگر منابع کمک کننده را برای آن ها در نظر بگیرید. اجازه دهید مراجع بفهمد که آن موضوع، خارج از حوزه ی تخصصی شماست. با هم آفرینی فرصت ها و شناسایی دیگر منابع برای پرداختن به مشکل، از جمله خدمات روان درمانی در شرایط مناسب، مراجع خود را حمایت کنید.

enlightenedبرای فهم بهتر این موضوع، بازتاب به خود و خودآگاهی برای آگاهی از صلاحیت کوچینگ خود کمک کننده است. بنابراین مطمئن شوید که واکنش ها و احساسات خود را زیر نظر می گیرید. همچنین، پیش فرض های خود و سوگیری های خودتان را درباره ی اختلالات سلامت روان شناسایی کنید.

enlightenedدر بسیاری از فرهنگ ها، به مشکلات سلامت روان با دیدگاهی منفی (ننگ – لکه ننگ) نگاه میشود. بنابراین شما به عنوان یک کوچ، نقش مهمی در کمک برای پاسخ موثر به این موضوع بازی می کنید..

enlightenedاگر تعاملات با مراجع نگرانی یا ناراحتی را در شما بر انگیزد و یا در روند کارتان اختلال ایجاد کند، پس شاید خدمات شما مناسب مراجع تان نباشد.

در صورت دیدن هر یک از موارد زیر، برای تعیین اینکه آیا ارجاع  دادن مراجع مناسب است یا خیر، با منتور کوچ، کوچ سوپروایزر یا متخصص (آموزش دیده)ِ سلامت روان مشورت کنید:

+در مقابل مراجع حس مسئولیت پذیری دارید.
+جهت حل مشکلات مراجع تحت فشارید.
+استرس مشکلات مراجع خود را دارید.
+مشکل به گونه ای است که فراتر از سطح توانمندی شماست.
+هنگامیکه مراجع به شما مراجعه میکند مضطرب میشوید.
+مراجع شما به حد زیادی وابسته شماست و یا زیاد به شما تکیه میکند.
+فکر میکنید انتظارات مراجع تان را برآورده نکرده اید.


2- تداخل در عملکرد روزانه

سطح اختلال Impairment فردی مراجع تان را مشاهده observe کنید. اختلال Impairment به تغییر وضعیت سلامت فرد اشاره دارد که در فعالیت های روزانه، همانند خود مراقبتی های روزانه او، اثرگذار است. هنگامیکه مشکلات سد راه عملکرد روزمره everyday functioning، میشود (حرفه ای، شخصی و اجتماعی) باید شخص را به متخصص سلامت روان ارجاع دهید. Daily functioning عملکرد روزانه، به طیف گسترده ای از فعالیت ها برای مراقبت از خود، مانند تغذیه، نظافت، کار، خانه داری و اوقات فراغت اشاره دارد.

  مدت زمان، تناوب و شدت اختلالرا در نظر داشته باشید. هنگامی که این مسئله هفته ها طول بکشد و روی عملکرد روزانه تاثیر بگذارد، کمک گرفتن از متخصص سلامت روان ضروریست. 

 

3- پیشرفت نکردن

اگر مشکل مراجع، مانع کارآمدی جلسات کوچینگ شود و بعد از مدت زمان منطقی ای  از گذشت تعداد جلسات کوچینگ، پیشرفت و حرکت رو به جلویی حاصل نشود، پس احتمالا مراجع  مشکلی نهفته underlying issue  دارد که میتوان در جلسات تراپی به آن پرداخته شود و لازم است، ارجاع داده شود.

 

به طور مثال شاید مشکلی که مربوط به گذشته  او باشد و همچنان نیاز به درمان  داشته باشد و این مشکل به طور پیوسته، در جلسات کوچینگ، خود را نشان میدهد و مانع پیشرفت و اثرگذاری جلسات میشود، یا شاید مراجعی بخواهد به طور پیوسته، احساسات خود را در طی جلسات پردازش کند. رفتارهای خود مخرب نیز میتواند مانع تلاش برای تغییر شود. در این گونه موقعیت ها، مراجع میتواند از متخصص سلامت روان کمک بگیرد تا بتواند مشکلات گذشته یا مسائل احساسی عمیق خود را حل و فصل کند. اگر احساسات مراجع مانع از پردازش مشکل شده باشد و نتواند به بینش insight برسد و به سمت رشد و ترقی خود قدم بردارد، ارجاع دادن وی ضروریست.

 

4- گرفتن مشاوره هنگام عدم قطعیت برای ارجاع مراجع

اگر سوالاتی دارید و یا در مورد موضوعی اطمینان ندارید و نمیدانید چه اتفاقی می افتد می توانید با منتور کوچ و یا کوچ سوپروایزر مشورت کنید تا بدانید مراجع را ارجاع بدهید یا نه.  توجه کنید که لازم است با کسی مشورت کنید که درک عمیقی در این حوزه داشته باشد. حتی میتوانید با این گونه متخصصان،  تماس برقرار کنید و موقعیت را برایشان  به طور دقیق شرح دهید.

 

5- نشانه های آشفتگی و یا اورژانسی

خطرات فوری که برای مراجع یا شخص دیگری پیش بیاید و نیاز به مداخله داشته باشد، در بخش وضعیت اورژانسی توضیح داده شده است.

 مشکلات رایجی که ارجاع دادن برای آن ها موثر است  شامل مواردی مثل اضطراب، افسردگی، اختلالات تغدیه ای، استرس پسا سانحهPTSD، سوءمصرف مواد، افکار خودکشی و اختلالات فکری میشوند.

 

در بخش بعدی نشانه ها و علائم این موارد آورده شده است.  همچنین بهتر است در کنار آن از تجربیات حرفه ای، ارزیابی و شهود خود نیز استفاده کنید. توجه کنید که علائم را در مراجعین خود نادیده نگیرید.

 

نشانه هایی برای ارجاع مراجع

توصیف دسته‌بندی‌های سلامت روان در این راهنما برای کمک به تشخیص diagnose مراجعان نیست، بلکه برای کمک به کوچ ها برای درک و شناخت بهتر مشکلاتی است که ارجاع مراجع به درمان را ضروری می‌کند. مسائل مربوط به سلامت روانی که شرح داده شد، رایج ترین مشکلاتی هستند که یک کوچ احتمالاً با آن مواجه می شود. برای اطلاعات بیشتر در مورد سایر مسائل بهداشت روانی ("دسته ها") به راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) مراجعه کنید.

مشکلات سلامت رایج:

  • اضطراب
  • افسردگی
  • اختلالات در غذا خوردن
  • استرس پسا سانحه PTSD
  • اعتیاد و سوء مصرف
  • افکار خودکشی
  • اختلالات فکری

 

 

 نشانه های آشفتگی روان شناختی

 تغییرات قابل توجه در خلق و خو مانند برانگیختگی عصبی، خشم، اضطراب و یا ناراحتی.
 بی اعتنایی به عملکردهای شغلی یا تحصیلی.
 قطع ارتباطات احساسی و یا سایر فعالیت ها.
 تغییرات در وزن و ظاهر مانند نادیده گرفتن بهداشت فردی.
 مشکلات خواب، مانند زیاد از حد خوابیدن و یا مشکل در خوابیدن و خواب ماندن

 موقع نظارت و بررسی علائم، به مدت زمان ظهور، تناوب و شدت علائم دقت کنید.

 


 

 مراقب هجوم علائم باشید

در حینی که با مراجع کار میکنید دنبال مجموعه ای از نشانه یا علائم مزمن  بگردید. مجموعه ای از علائم میتواند نشانگر سطح پریشانی باشد. اگر مراجع احساسات عمیق قوی و مدوام  منفی را تجربه میکند، پس باید از متخصص سلامت روانی که تعلیم دیده بهره بگیرید.

موقع مشاهده ی مجموعه ی علائم، به مدت زمان، تناوب و شدت علائم دقت کنید. اگر مراجع، دچار ناراحتی مداوم، علائم مداوم و تکرار الگوهای منفی است، باید به یک متخصص بهداشت روان ارجاع دهید.  توجه کنید که بسیاری از مراجعین یک یا چند مورد از علائم و نشانه ها را تجربه می کنند، اما بطور مثال در سطحی پایین است، به طوری که میتوان به طور مناسب در کوچینگ به آنها پرداخت اما لازم ست در  قرارداد خود با مراجع، مرز ارجاع را واضح مشخص کنید.

 

ظهور یک علامت لزوما به معنی آن نیست که مراجع اختلال روانی دارد، اما هرچه قدر که رد و اثر شاخص و نشانه ها بیشتر شود، احتمال آن که مراجع باید ارجاع یابد بالاتر می رود. مجموعه ای از نشانه ها را می توان در زندگی شخصی، زندگی حرفه ای، رفتاری و احساسی، فیزیکی و شاخص های خطر ایمنی برای پریشانی گروه بندی کرد. از سوی دیگر، مجموعه‌ای از نشانه‌های کوچک (مانند به هم ریختگی کوچک عاطفی، بهانه‌های مکرر برای انجام ندادن کارها و الگوی خستگی) نشان‌دهنده نیاز به اقدام از سمت خود مراجع است.

 

اضطراب

احساسات و نگرانی های شدید، عصبی شدن و یا هراس از وقایع زندگی؛ که در قالب افکار آزاردهنده و نگرانی تکرار میشوند

مدت زمان:

حداقل 6 ماه در بیشتر روزها رخ میدهد.

علائم:

بیقراری
زود خسته شدن
مشکل در تمرکز
برانگیختگی عصبی
تنش عضلانی، عرق کردن، سرگیجه، ضربان قلب سریع
مشکلات خواب

 

افسردگی


احساس ناراحتی شدید، پوچی، ناامید و از دست دادن میل و علاقه به فعالیت های روزمره

مدت زمان:

هنگامیکه احساسات ناراحتی فرد، زندگی رومزه اش را مختل میکند و بیشتر از مدت دو هفته دوام دارد.

علائم:

از دست دادن میل و علاقه به فعالیت های روزمره
کاهش یا افزایش قابل توجه وزن
بی خوابی یا خوابیدن طولانی مدت
بی قراری، برانگیختگی
کمبود انرژی
مشکل در تمرکز
حس بی ارزشی یا عذاب وجدان بیش از حد
افکار پیاپی مرگ و خودکشی
 

نکته: سوگواری فرایند نرمالی از واکنش نشان دادن نسبت به از دست دادن است، بنابراین مدت زمان غم  آن متفاوت است. اما توجه کنید که اگر سوگواری باعث شود که فرد دیگر نتواند به زمان حال و آینده اش فکر کند،  میتواند نشانگر افسردگی باشد.

 

 

مشکلات تغذیه ای


پرخوری یا کم خوری نشانگر آشفتگی روانی است. احساسات شدید و رفتارهای شدید مرتبط با وزن و  غذا.

مدت زمان

اپیزودهای پیاپی یا رفتار مستمر

علائم

افکار وسواسی و دائمی در مورد غذا
حذف یک گروه کامل غذایی آن هم بدون دلیل پزشکی
تغییر سبک و برنامه غذایی روزانه بدون دلیل پزشکی
سطح انرژی پایین
مشکل در خوابیدن
نوسانات خلقی اضطراب، افسردگی، و تحریک پذیری

 


استرس پس از سانحه


احساس تروما یا استرس در افرادی که رویدادهای وحشتناکی مانند جنگ، بلایای طبیعی، تصادف رانندگی یا تجاوز جنسی را تجربه کرده‌اند.

مدت زمان

حداقل به مدت یک ماه طول کشیده است.

علائم  تجربه مجدد علائم:
- افکار آزاردهنده، کابوس شبانه، فلش بک

علائم اجتنابی :

- اجتناب از افکار، احساسات، افراد و یا موقعیت هایی که یادآور آن وقایع اند.

 خلق منفی و علائم شناختی:
-    افکار یا باورهای منفی درمورد خود و دنیای اطراف:
-    حس جدا افتادگی، انزوا و قطع ارتباط با مردم
-    گرفتار شدن در احساسات شدیدی که مربوط به آن واقعه است
-    گیر افتادن در احساسات شدید مربوط به رویداد
-     مشکلات حافظه که منحصر به رویداد است

علائم بیش از حد برانگیختگی:
-مشکل در تمرکز
-برانگیختگی( تحریک پذیری)، عصبانی -بیش از حد هوشیاری Hypervigilance
- اختلال خواب
 

 

 

سو مصرف یا اعتیاد یا وابستگی به ماده یا فعالیتی خاص

مدت زمان

 به شرط نشان دادن  یک جفت (a couple) یا همه این علائم به مدت 12 ماه

 

علائم

افزایش تحمل نسبت به ماده(الکل و مواد مخدر)
نیازمند بودن به ماده در طول روز
دوری از دیگر فعالیت ها یا مشکل در انجام فعالیت های اجباری مانند تکالیف مدرسه، مسائل کاری و ...
ناتوانی در ابراز علاقه به افراد عزیز زندگی
پنهان کردن مصرف از خانواده و دوستان
دنبال همراهی با دیگر مصرف کنندگان و قطع ارتباط با افراد غیر مصرف کننده
ظهور علائم در عدم حضور مواد
حس سنگینی برای چند روز یا چند ساعت
ناتوانی در قطع مصرف

 


افکار خودکشی


فکر کردن درباره ی کشتن خود یا آسیب رساندن به خود به صورت عمدی؛ (برنامه ریزی برای خودکشی)

مدت زمان

افکار پیاپی و تکرار شونده در مورد مرگ، خودکشی یا برنامه ریزی کردن برای خودکشی که در طی 24 ماه گذشته

علائم

صحبت کردن در مورد نا امیدی
صحبت کردن در مورد این که هدفی برای ادامه یا زندگی کردن ندارند
نوشتن وصیت نامه یا بخشش اموال شخصی خود
دنبال راه هایی برای آسیب رساندن خود بودن
خواب زیاد یا خواب بسیار کم
خوردن زیاد یا خوردن خیلی کم
شرکت در فعالیت های سرخود و پر خطر مثل مصرف زیاد مواد- الکل و..
دوری از تعاملات اجتماعی
بروز عصبانیت یا میل به انتقام گرفتن
نشان دادن علائمی از اضطراب یا ناراحتی

 

 

 

اختلالات فکری


رفتار یا صحبت هایی که مشکل دارند، منطقی نیستند و یا الگوی فکری درهم برهمی دارند

مدت زمان

نشان دادن یک یا چند علائم قابل توجه برای حداقل یک ماه گذشته

علائم

پارانویا، توهم، باورهای غلط
صحبت کردن سریع، غیرشفاف و درهم و برهم و غیرمنطقی
به سرعت سراغ چندین موضوع غیرمرتبط میرود
عدم توانایی برای دنبال کردن روند فکری


بعد از آنکه مطمئن شدید مراجع کمک های لازم را دریافت میکند و شاید بهتر باشد به متخصص سلامت روان مراجعه کند، حال وقت آن رسیده که موضوع را با لحنی حمایت گرایانه به زبان بیاورید. نقش شما حمایت کردن، ارائه ی گزینه ها و شناسایی منابع است. هنگام ارجاع دهی، داشتن لیستی از متخصصان در دسترس و اطلاعات تماس آنها ضروریست. سعی کنید چندین متخصص با چندین حوزه ی متفاوت کاری در لیست خود داشته باشید. منابع دیگر نیز عبارتند از صحبت با یک دوست قابل اعتماد، همکار، فرد روحانی، عضو انجمنی خاص، ملحق شدن به یک گروه پشتیبانی.

 

چگونه ارجاع دهیم؟

enlightenedهنگامی که هر دو آمادگی و وقت داشتید به طور خصوصی، موضوع را پیش بکشید، با عجله صحبت نکنید.
قضاوت گر نباشید و حمایتش کنید. متمرکز بمانید( به علائم، رفتارها یا تغییراتی که مورد توجه بوده اند، اشاره کنید). 


enlightenedسوال باز بپرسید و  فعالانه گوش دهید.  از مراجع بپرسید که با مراجعه به روان درمانگر مشکلی دارد یا خیر. طوری مکالمه را با مراجع به پایان ببرید که وی هرگاه خواست موضوع را با شما از سر بگیرد، بتواند آن را انجام دهد.


enlightenedمراجع شما ممکن است در مراحل ابتدایی حاضر به ملاقات با رواندرمانگر نباشد. در آن صورت لازمه، بیشتر از یک بار به او پیشنهاد دهید که به روان درمانگر مراجعه کند.


enlightenedهر گاه فکر کردید مراجع تان به دلیل آن مشکل، از جلسات  کوچینگ سود نمی برد، مستقیما به او بگویید که جلسات کوچینگ را تا زمانی که با روان درمانگر ملاقات نکند متوقف می کنید. به خاطر داشته باشد شما روان درمانگر نیستید.


 مراجع ممکن است ملاقات با تراپی را بنا به دلایل زیادی رد کند. برخی از این دلایل عبارتند از: 

+ آنها از مشکل خود آگاه نیستند.

 

+ بابت این که "ضعیف"یا "دیوانه" خطاب شوند به تراپی مراحعه نمیکنند.

 

+دیگر افراد نیز ممکن است به خدمات مربوط به سلامت روان دسترسی نداشته باشند. 

 

+ حتی شاید شخص تجربه پیشین بدی از دیدار با روان درمانگر داشته باشد.

 

+شخصی ممکن است عقاید و باورهای مذهبی خاصی داشته باشد که او را از کمک گرفتن بازدارد. در برخی فرهنگ ها روان درمانی نوعی باور غلط و منفی محسوب میشود.

 

باید به عنوان کوچ  درمان های مربوط به سلامت روان را عادی سازی کرد. به عنوان یک کوچ میتوانید با پرداختن به منافع و مزایای روان درمانی میزان ترس و واهمه ی مراجع را پایین آورید. میلیون ها نفر در جهان از خدمات روان درمانی استفاده می کنند تا بتوانند حال درونی خود را بهبود بخشند. میتوان گفت بیشتر افرادی که به جلسات روان درمانی میروند انسان های عادی هستند. افرادی که به لحاظ روانی سالم اند اما میخواهند مهارت های تاب آوری را یاد بگیرند تا با چالش های روزانه خود مواجه شوند. به مراجع اطمینان ببخشید که درخواست کمک کردن نشان از ضعف نیست. شناسایی میل و رغبت مراجع نسبت به ارزشی که برای مراقبت از خود قائل است، نشانگر حمایت شماست. در نهایت تصمیم مراجعه به تراپی با خود مراجع است. حتی ممکن است که او علاقه ای به این کار نداشته باشند، که قابل قبول است. اگر شخصی نخواست از متخصصان سلامت روان کمک بگیرد، به آن ها بگویید شما را در جریان روزهای آینده و عوض شدن نظرشان قرار دهند. 

توجه داشته باشید، تا زمانی که مراجع در خطر جانی نباشد باید به تصمیمات او احترام بگذارید. هرگاه بروز رفتاری مربوط به خودکشی در فرد پدید آمد، باید فورا با مراجع مربوطه تماس بگیرید تا موقعیت را کنترل کنند.

 

با توجه به خط مشی های حفظ محرمانگی در جلسات کوچینگ، کاملا بسته به خود مراجع است که نخواهد اطلاعات را با شما به اشتراک بگذارد. در هر صورت شما در جایگاه یک کوچ، نگرانی و اهمیتی که برای وی قائل است را بروز میدهید. 

 

هر گاه فکر کردید مراجع تان از کوچینگ سود نمی برد، مستقیما به او بگویید که جلسات کوچینگ را تا زمانی که با روان درمانگر ملاقات نکند متوقف می کنید. به خاطر داشته باشد شما روان درمانگر نیستید.

 

پس از ارجاع

enlightenedبعد از ارجاع مراجع لازم است در جریان پروسه ی درمان او و پیگیر روندش باشید. پیگیر بودن خود بخشی از پروسه ی ارجاع است و نشانگر حمایت و مسئولیت پذیری شماست.  به یاد داشته باشید تصمیم رفتن یا نرفتن سراغ روان درمانگر کاملا با خود مراجع است.

enlightened اگر مراجع شما نخواست به جلسات کوچینگ برود، به خاطر داشته باشید انتخاب با خود آنهاست. به تصمیم شان احترام بگذارید. به وی نشان دهید که میخواهید یک بار دیگر موضوع را بررسی کنید و پیشنهاد خود را ارائه دهید. اگر در نهایت پی بردید که از جلسات کوچینگ سودی به آنها نمیرسد، اجازه بدهید مراجع به آن پی برده و پیشنهاد دهید که جلسات کوجینگ را تا زمانی سودمند باشند، متوقف کنید. 

 

موقعیت های اضطراری

موقعیت های اضطراری کم اند اما قابل وقوع اند و داشتن برنامه ای برای مدیریت آن  از ابتدا مهم است. داشتن لیست شماره متخصصین برای کمک در این مرحله ضروریست.

یادآوری: این فایل برای کشورهای انگلیسی زبان نوشته شده و در کشورهای مختلف متفاوت میتواند انجام شود.

اگر فکر میکنید مراجع در خطر آسیب رساندن به خود یا دیگران است، با پلیس محلی یا خدمات اضطراری تماس بگیرید. اگر پی ببرند که مداخله متخصص سلامت روان ضروریست، با خدمات متناسب و مرتبط با وضعیت شخص تماس خواهند گرفت.

اگر نسبت به مراجعی نگرانید که میدانید خطری او را تهدید نمیکند پس در آن صورت او را به روان درمانگر ارجاع دهید و یا حتی اگر اطمینان ندارید از فهرست تماس روان درمانگران با یک نفر تماس گرفته و از او مشاوره بگیرید. 

                                                                       

اگر دیدید کسی در خطر آسیب رساندن به خود یا دیگران است:

با اورژانس محلی تماس بگیرید.

تا زمانی که کمک میرسد کنار شخص بمانید.

از آن ها بپرسید با استفاده چه چیزی به خود یا دیگران آسیب وارد کردند.

 

 

محرمانگی 

جنبه های حقوقی محرمانه بودن پرونده های مراجعین در سراسر جهان متفاوت است. حتماً با قوانین حوزه قضایی محلی خودتان در مورد رازداری آشنا باشید. از این اطلاعات استفاده کنید تا مراجع خود را از قوانینی که یک متخصص سلامت روان باید رعایت کند، مطمئن کنید. به خاطر داشته باشید که مراجعان در رابطه با سلامت روان و درمان خود حق حفظ حریم خصوصی دارند. مراجع ممکن است بخواهد این اطلاعات را با شما به اشتراک بگذارد یا ندهد. به حریم خصوصی مراجع احترام بگذارید و اطمینان حاصل کنید که تمام مواردی که به طور محرمانه نقض می کنید به وضوح در قرارداد کوچینگ مشخص شده است.

محرمانه بودن برای اعتماد مهم است، اما امنیت مراجع نیز بسیار مهم است، بنابراین در این مورد بسیار شفاف و واضح عمل کنید چون این امر بیشترین اهمیت را در رابطه شما دارد. شما معمولاً هرگز نباید آنچه را که مراجع با شما به اشتراک گذاشته است را با دیگران به اشتراک بگذارید، مگر اینکه این وضعیت خطر جدی آسیب رساندن به خود یا شخص دیگری را در بر داشته باشد. خطرات احتمالی عدم اشتراک گذاری اطلاعات باید اولین نگرانی شما باشد.

یک درمانگر می تواند به سوالات شما در مورد ارجاعات پاسخ دهد. آنها همچنین می توانند ایده های ارجاعی دیگری نیز ارائه دهند. آنها می توانند در مورد رفتارهای خاص یک مراجع با شما مشورت کنند. به یاد داشته باشید، به دلیل قوانین محلی، درمانگران ممکن است قوانین محرمانه را رعایت کنند. این بدان معنی است که آنها ممکن است نتوانند با شما  بدون دیدن اجازه ی امضا شده صحبت کنند. برای مثال، بدون رضایت کتبی از مراجع، یک درمانگر حتی ممکن است نتواند هرگونه تماسی با مراجع را تایید کند.

 

نویسنده: نازنین شیرازی

 

https://coachingfederation.org/app/uploads/2021/01/ReferringaClienttoTherapy.pdf


 


اشتراک گذاری مقاله در
نظرات (0)

    در این قسمت نظر خود را با ما در اشتراک بگذارید