سندروم ایمپاستر

سندروم ایمپاستر

تا حالا براتون پیش اومده وقتی کسی بابت موفقیت هاتون ازتون تعریف کنه، به جای رضایت، احساس اضطراب کنید؟ 

اگر معمولا دلیل موفقیت هاتون رو به عوامل بیرونی یا شانس نسبت میدین و در نقطه ی مقابل، علت شکست ها و اشتباهات رو نقص های درونیتون میدونید، پیشنهاد می دیم که این مقاله رو حتما بخونید.

 

 

ایمپاستر:

 ایمپاستر ، که "تقلب درک شده" نیز نامیده می شود، شامل احساس شک به خود و بی کفایتی شخصیست که علی رغم تحصیلات، کسب موفقیت و دستاوردهای مختلف، بازهم برای فرد ادامه دارد و همچنان حس شک به خود و بی کفایتی در او باقی می ماند.

 

ایمپاستر چه ویژگی هایی دارد؟

یک ویژگی ایمپاستر، داشتن حس تضاد بین نحوه ی ادراک شما از خودتان با  نحوه ی درک دیگران از شماست.

این وضعیت، شبیه به این هست که در موفقیت ها احساس تقلبی بودن و جعلی بودن کنید. در این حالت  وقتی فرد موفقیتی را  به دست می آورد، تصور میکند که دلیل موفقیت هایش، نه بخاطر توانمندی های درونی، بلکه به دلیل عوامل بیرونی مثل شانس، زمانبندی مناسب و غیره مرتبط هست. نشانه های این وضعیت، احساساتی مثل شک به خود و  بی‌کفایتیست. 

 

اگر شما هم چنین تجربیاتی داشته اید، ممکن است برای مقابله با این احساسات، سعی کرده باشید، سخت‌تر کار کنید، موفقیت های بیشتری را به دست آورید و استانداردهای بالاتری را برای خود تعیین کنید تا:

  • دیگران متوجه کاستی ها یا شکست های شما نشوند.
  • شایسته ی نقش هایی شوید که از درون معتقدید، لیاقت و شایستگی آن را ندارید.
  • آنچه را که کمبود هوش خود می دانید، جبران کنید.
  • احساس گناه به خاطر «فریب دادن» افراد را کاهش دهید.

 

غافل از اینکه فارغ از تلاش ها و دستاوردهایتان؛ باز هم حس اطمینان نخواهید کرد، چون  شما دلیل دستاوردها و موفقیت هایتان را فقط حاصل تلاشی  که برای حفظ "توهم" موفقیت خود میدانید، نسبت می دهید. (نه به توانمندی، شایستگی، هوش یا....).

اگر هر گونه تعریفی را از کارهایتان دریافت  کنید، دلیل تعریف را به همدردی، ترحم یا  شانس نسبت می دهید و نکته ی دردناک تر اینجاست که برخلاف نسبت دادن موفقیت به شانس و عوامل بیرونی، تمام تقصیرهای اشتباهات و شکست هایی را که مرتکب می‌شوید به درون خود نسبت می دهید. حتی انجام اشتباهات جزئی، نیز باور شما در مورد نداشتن هوش و توانایی خودتان را تقویت میکند و با گذشت زمان، چرخه ی  اضطراب، افسردگی و احساس گناه در شما بیشتر و بیشتر تقویت می شود.

 

enlightenedزندگی در ترس دائمی از کشف شدن،  باعث می شود که در هر کاری که انجام می دهید برای کمال تلاش کنید. زمانی که نمی توانید به آن کمال دست یابید، احساس گناه یا بی ارزشی کنید، علاوه براین، بر اثر تلاش های مداوم فرسوده نیز می شوید.

 

پنج نوع ایمپاستر:

دکتر والری یانگ، محقق برجسته سندروم فریبکار (ایمپاستر)، پنج نوع اصلی فریبکار را در کتاب خود در سال 2011 با عنوان «افکار مخفی زنان موفق: چرا افراد توانمند از سندروم فریبکار رنج می‌برند و چگونه می‌توان با وجود آن پیشرفت کرد» توصیف می‌کند.

انواع این ایمپاسترها، منعکس کننده باورهای درونی شما در مورد معنای شایستگی برای خودتان است:

 

1- کمال گرایی

بر نحوه انجام کارهای خود تمرکز می کنید و به مرور می خواهید که در تمام جنبه های زندگیتان به کمال برسید.

با این حال، از آنجایی که کمال همیشه یک هدف واقع بینانه نیست، شما نمی توانید، استانداردهای بالایتان را برآورده کنید. به جای دیدن کارهای سختی که انجام داده اید، ممکن است از خود به خاطر اشتباهات  جزئی و کوچک انتقاد کنید و از "شکست" خود احساس شرمندگی کنید.

حتی ممکن است به دلیل اینکه، فکر می کنید نمیتوانید کاری را برای بار اول به طور کامل انجام دهید، از امتحان کردن چیزهای جدید اجتناب کنید و خود را  از تجربه کردن و فرصت های جدید محروم کنید.

 

2- نابغه طبیعی

شما زندگی خود را صرف به دست آوردن مهارت های جدید با کمی تلاش کرده اید و معتقدید که باید فوراً مطالب و فرآیندهای جدید را درک کنید.

اعتقاد شما به اینکه افراد شایسته می توانند همه ی کارها را با سختی و تلاش کم، اداره کنند، باعث می شود در زمان سخت،ی احساس کلاهبرداری کنید و فکر کنید که شما شایسته ی موفقیت در این امر نیسیتید.

اگر نتیجه ای به راحتی به شما نرسد، یا در اولین تلاش های خود موفق نشوید، ممکن است احساس شرم و خجالت کنید.

 

3- فردگرای خشن (یا تک نواز)

شما معتقدید که باید بتوانید همه چیز را به تنهایی مدیریت کنید. اگر نتوانید به طور مستقل به موفقیت برسید، خود را بی لیاقت می دانید.

درخواست کمک گرفتن از دیگران، یا پذیرفتن حمایت شدن از جانب دیگران، به معنای پذیرش بی کفایتی ها و کمبودهای شما و علامت شکست شماست.

 

4- متخصص

قبل از اینکه بتوانید کار خود را موفقیت آمیز تعریف کنید، می خواهید همه چیزهایی را که در مورد آن موضوع وجود دارد، یاد بگیرید. ممکن است زمان زیادی را صرف پیگیری و جستجوی  اطلاعات کنید که در نهایت مجبور شوید زمان بیشتری را نسبت به زمان بهینه ی انجام هر کار سپری کنید.

همچنین بخاطر اینکه، فکر می‌کنید باید همه پاسخ‌ها را داشته باشید، ممکن است زمانی که نتوانید به سؤالی پاسخ دهید یا اطلاعاتی را فراموش کنید، خود را یک کلاهبردار یا شکست‌خورده بدانید.

 

5- ابرقهرمان

شما شایستگی را به توانایی خود برای موفقیت در هر نقشی که دارید مرتبط می کنید: دانش آموز، دوست، کارمند یا والدین. به نظر شما، ناتوانی در انجام موفقیت‌آمیز خواسته‌های هر نقش‌، بی کفایت بودن شما را ثابت می‌کند.

پس برای موفقیت، بیش از حد تلاش می کنید و در هر نقشی، بیش از حد، انرژی صرف می کنید.

نکته ی دردناک این است که حتی با حداکثر تلاش ممکن باز هم احساسات ایمپاستر و فریبندگی شما حذف نمی شود. ممکن است با خود فکر کنید، ((من باید بتوانم کارهای بیشتری انجام دهم" یا "این کارها باید برایم راحت تر می بودند!)).

 

ایمپاستر یا احساس فریبندگی از کجا نشات می گیرد؟

هیچ دلیل مشخصی وجود ندارد. اما تعدادی از عوامل به احتمال زیاد ترکیب می شوند تا این احساسات را برانگیخته کنند.

 

محیط والدین و کودکی

اگر والدینتان:

  • شما را تحت فشار قرار داد ند تا در مدرسه خوب عمل کنید.
  • شما را با خواهر یا برادرتان مقایسه کرد.
  • کنترل کننده یا بیش از حد محافظ بودند.
  • بر هوش طبیعی شما تاکید کردند.
  • انتقاد شدید از اشتباهاتتان کردند.

 

تحصیلات:

  •  موفقیت های تحصیلی نیز می‌تواند به تحریف احساسات بعدی در زندگیتان اثر بگذارد. بطور مثال، شاید  دبستان و راهنمایی هرگز برایتان چالش چندانی ایجاد نکرده باشند. شما به راحتی یاد گرفتید و با تلاش کم، از معلمان و والدین تمجیدهای زیادی دریافت کردید. اما در دانشگاه، برای اولین بار متوجه می شوید که در حال تلاش زیادی برای کسب موفقیت هستید. ممکن است در این وضعیت تصور کنید که همکلاسی‌هایتان باهوش‌تر و با استعدادتر از شما هستند، و ممکن است نگران شوید که شما به این موقعیت /دانشگاه تعلق ندارید.

 

ویژگی های شخصیتی

کارشناسان ویژگی های شخصیتی خاص را با احساسات فریبندگی و جعلی بودن مرتبط می دانند.

که شامل موارد زیر است:

  • تمایلات کمال گرا
  • خودکارآمدی پایین یا اعتماد بنفس پایین نسبت به توانایی خود، در  مدیریت موفقیت آمیز رفتارها و مسئولیت های خود.

 

چند نمونه سوال کوچینگ برای کمک به ایمپاستر:

1-کدامیک از موفقیت های خود را نادیده گرفته اید؟

2- کدامیک از باورهای شما درمورد موفقیت، باعث محدویدت شما شده است؟

3-کدامیک از توانمندی های خود را نادیده گرفته اید؟

4- رهایی از ایمپاستر چه ضرر پنهانی برای شما دارد؟

5- چه انتظاراتی از خود به عنوان یک فرد ارزشمند دارد؟

6- این انتظارات تا چه حد واقع بینانه است؟

 

سخن پایانی:

کدامیک از ویژگی های ایمپاستر در شما پررنگ تر است؟ آیا پس از خواندن این مقاله، خود را سرزنش کرده اید؟ از خودتان بپرسید، اگر دوست صمیمی شما در موقعیت مشابه شما بود، به او چه نصیحتی می کردید؟ سپس این نصیحت را  به همراه همدلی برای خود اجرا کنید. فراموش نکنید برای تغییر باور و رفتارهایتان به صبر، همدلی و تمرین احتیاج دارید. سوالات کوچینگ بالا نیز برای مدیریت ایمپاستر به شما کمک میکند.

 

مقاله ادامه دارد...

 

 رفرنس ها:

https://heydaniejay.com/overcoming-imposter-syndrome/

https://www.danbeverly.com/5-powerful-coaching-questions-to-beat-impostor-syndrome/

https://www.healthline.com/health/mental-health/imposter-syndrome


نظرات (0)

در این قسمت نظر خود را با ما در اشتراک بگذارید