هنر کوچینگ شخصی- قسمت 2: تغییر

هنر کوچینگ شخصی- قسمت 2: تغییر

  • هنر کوچینگ شخصی
  • آدما رفتارهای مختلفی در زمان تغییر کردن دارن
  • اثر تغییر نکردن، روی سرمایه های ذهنی ما چیه؟

 

 

سلام دوست خوبم، این مقاله، قسمت دوم از میکرولرنینگ هنر کوچینگ شخصی یا سلف کوچینگ self coaching هست که از سری مقالات کوتاه تشکیل میشه، پس اگر مقاله ی قبلی رو نخوندی، لطفا روی لینک زیر کلیک کن و اون رو در ابتدا مطالعه کن.

 

enlightened​ قسمت اول:  هنر کوچینگ رشخصی

 

توی بخش قبلی، یه مقدمه  درباره ی  تغییر در دنیای مدرن و اهمیت کوچینگ برای اون، صحبت  کردیم و اینجا میخوایم به موارد زیر بپردازیم.

مایند مپ

آدما رفتارهای مختلفی در زمان تغییر کردن دارن

- بعضی از افراد تصمیم به تغییر می‌گیرن، براش برنامه‌ریزی می‌کنند و به ‌صورت متمرکز و مستمر اقدامات لازم برای تغییر کردن رو انجام میدن. اونا شروع، ادامه و پایان رو به تنهایی انجام میدن. 

 

- عده ای دیگه، شروع کنندگان خوبی هستن و به سرعت مسیرهای مختلفی رو شروع میکنن و بعد ادامه دادن رو رها میکنن و سراغ شروع مسیر دیگه ای میرن.

 

- عده ای دیگه هم هستن که، شروع کنندگان خوب و ادامه دهندگان  قدرتمند در ابتدای مسیر هستن ولی بعد با  مواجه شدن با موانع  مختلف مسیر؛ اون رو رها میکنن.

 

 

 در کنار این تفاوت های بالا که بین افراد مختلف بود، این نکته رو هم در نظر بگیریم که نوع رفتار برای تغییر در یک فرد  در حوزه های مختلف هم  متفاوته، مثلا دختری به اسم سارا که برنامه نویس ماهری هست، میتونه تغیر دلخواهش در حوزه ی سلامت و ورزش کردن  منظم  رو به تنهایی ایجاد کنه، ولی برای زبان خوندن منظم چالش داره.

 

 

اثر تغییر نکردن، روی سرمایه های ذهنی ما چیه؟

معمولا هر زمانی‌که می‌خوایم تغییری ایجاد کنیم، یه سری موانع مشابه سر راهمون سبز میشن که مغلوب اونا می‌شیم و بعد با تکرار شدن این فرآیند، به ‌مرور خود کارآمدی مون یا به عبارت دیگه باور توانمندی هامون برای رسیدن به خواسته هامون کم میشه و به همین دلیل امیدمون به اینکه میتونیم تغییراتی که دلمون میخواد انجام بدیم کمتر و کمتر میشه و به مرور حس میکنیم اسیر زندان مشکلاتمون شدیم و نمیتونیم اوضاع رو تغییر بدیم، حسی که میتونه دردناک باشه و این چند دهه ی زندگی رو برامون پر از رنج کنه.

 

و بعد اوضاع بدتر هم میشه!

با گذشت زمان، حتی وقتی تصمیم به تغییر میگیریم هم، جایی در درونمون، قبل از شروع کردن، انتظار شکست خوردن رو داره و  و رفته‌رفته به خودمون و توانمندی هامون بیشتر شک میکنیم  و اینجوری نسبت به تغییر بی حس میشیم، جملات بی رحمانه ای که به خودمون قبل از تغییر میگیم مثل اینکه، من که نمیتونم انجامش بدم، بقیه میتونن ولی من عرضه اش رو ندارم، بازم میدونم نمیشه و غیره.  این خودگویی های باعث میشه تا به مرور امیدمون برای تغییر و زندگی رضایتمند رو از دست بدیم و و به توانمندی های درونیمون با بی اعتمادی پشت کنیم.

 

 برای رهایی از این وضعیت لازمه که خودمون رو از زندان ذهنی نمیشه های بی منطق که ناشی از مغزی که عاشق ناحیه ی امنه رها کنیم و پتانسیل های بالقوه و توانمندی هایی که چشمانمون رو روش بستیم  باز کنیم.

 

TED Talk time

 

یه نکته مهم: ویدیو های تد تاک برای علاقه مندانی هست که دوست دارن مباحث بیشتری رو بدونن، پس اگه وقت نکردین ببینین، خودتون رو اذیت نکنین و همین مقاله رو ادامه بدین ( مراقب ترمز ذهنی به نام کمال گرایی  باشیم).angel

 

1- تد تاک خودکارآمدی با زیرنویس انگلیسی

این ویدوی درباره ی خودکارآمدی و باور به توانمندی ها و قدرت هامون برای مدیریت اوضاع و تحقق خواسته هامون هست و میگه  از چهار روش مختلف میشه خودکارآمدی رو افزایش داد.

  • تجربه شخصی موفقیت در یک کار خاص.
  •  مشاهده موفقیت افراد مشابه خودمون.
  •  تصدیق کردن تلاش هامون.
  •   مدیریت احساسات مثل ترس شکست.

2- تدتاک پیشنهادی دوم: تدتاک اهمیت داستان هامون  با امکان انتخاب زیرنویس فارسی:

این ویدیو درباره ی اهمیت روایت و داستان های ماست. روایت و داستان‌هایی که میگیم (شیوه ی توصیف کردن خود و زندگیمون) کمک میکنه تا معنا بسازیم. اما وقتی این روایت‌ها ناقص یا گمراه‌کننده باشه که به دلایل مختلفی مثل ضعف حافظه، سوگیری های ذهنی و غیره اتفاق می افته، باعث میشه که ، مشکلات و رنج های مختلفی رو برای خودمون ایجاد کنیم.

 با تبدیل شدن به ویراستار ذهن و زبان خود و بازنویسی روایت خود از دیدگاهی متفاوت، از شر رنج های خودساخته رها می شیم.

 

 

کوچینگ  برای کمک به  تغییر کردن:

کوچینگ در سفر تغییر  به ما کمک زیادی میکنه تا بتونیم با وجود تمام نگرانی ها، اضطراب ها، احساسات متضاد، موانع درونی  و بیرونی، اوضاع رو تحت کنترل بگیریم و تغییر کنیم.

 

چه چیزهایی برای تغییر کردن مهمه؟

یه کشتی رو تصور کن  که میخواد به سمت مقصدی حرکت کنه ولی تصویر نقشه ای که دست ناخدا داده شده، واضح نیست! بنظرتون توی این وضعیت حرکت نکردن کشتی، بخاطر  ناخداست یا موتورهای کشتی؟ یا نقشه ی نا واضح؟!

 

توی جریان تغییر، مشکلی که معمولا حواسمون بهش نیست، واضح سازی و شفافیت تصویریه که از زندگی مطلوبمون میخوایم (البته اصلا منظور ویژن برد و تصویر سازی های قانون جذب و اینجور موارد نیست!!). منظور واضح بودن پایانه.

ما معمولا تصویر گنگی از تغییرات دلخواهمون داریم و همین عدم وضوحه، که حرکت کردن رو سخت میکنه. فرقی نداره چه تغییری رو بخوایم ایجاد کنیم. مهمه که چشم اندازی رو نسبت به تغییری که میخوایم به طور واضح ایجاد کنیم و بدونیم  که میخوایم به کجا بریم؟ (آغاز کردن با اندیشه ی پایان- عادت دوم کتاب هفت عادت استفن کاوی).

 

چطور بفهمیم چشم اندازی که انتخاب کردیم خوبه؟

چشم انداز لازمه:

  • واضح و مشخص باشه.
  • همسو با ارزش های درونیمون باشه.
  • همراستا با باورهای درونیمون باشه
  • جهت حرکتمون رو واضح کنه.
  • الهام بخش باشه  و انگیزه ی درونی هم براش داشته باشیم.

 

 

متاسفانه ما  خیلی وقتا مسیرهایی رو در زندگیمون میریم که حتی وقت نذاشتیم بررسیشون کنیم که آیا حقیقتا این مسیرها رو میخوایم یا فقط با جریان اتومات زندگی پیش رفتیم! کوچینگ کمک میکنه تا  هر از گاهی از وضعیت اتوماتیک و خودکار بیرون بیایم و زمانی رو برای بررسی در نظر بگیریم و دوباره با نگاهی کارآمد مسیرهای زیستنمون رو ارزیابی کنیم.

 

اهداف واضح و مشخص:

فقط داشتن چشم‌انداز برای تحقق تغییر کافی نیست. بجز چشم‌انداز تعیین اهداف واضح و مشخص به همراه برنامه و استراتژی‌های لازم برای کسب این اهداف ضروریه.

 

خوب بهترین نوع برنامه ریزی چیه؟

 بهترین نوع برنامه‌ریزی برای رسیدن به خواسته‌ها و اهداف، برنامه‌های  منعطف هست  که از طریق آزمون ‌و خطا و ارزیابی و اصلاح باعث طراحی موثرترین برنامه بر اساس بستر منحصربه‌ فرد شخصیمون می شه.

 

برخلاف تصور، مشکل آدما در تغییر، تنبل بودنشون نیست، بلکه شلوغ بودن ذهن و زندگیشون هست که معمولا منجربه حواس پرتی و دور شدن از مسیرشون میشه. کوچینگ باعث میشه تا روی مسیری که دلخواه  خودتون هست زندگی کنین و در مسیر خلق تغییراتتون مستمر بمونین و با گذشت زمان و دیدن سریال های موفقیتتون، حالتون بهتر و بهتر بشه و مثل یه کاتالیزور در روند تغییرتون عمل کنه.

 

 

حالا چطور خودمون رو کوچ کنیم؟

می دونیم که قرار نیست رویابافی کنیم، قراره تغییر کنیم، پس بدون تعارف، بیاین با حقیقت مواجه بشیم که تغییر کردن راحت  نیست (اآسون با راحت فرق داره). برای تغییر نیاز به شجاعت و عزم داریم. اما وقتی توی این مسر ارزشمند قدم بذاریم و وقتی کوچ درونمون رو پرورش بدیم، میتونیم:

خود و ارزش هامونو کشف کنیم و زندگیمون رو به شکل دلخواه تغییر و رشد بدیم.

با کوچینگ، میتونیم سوالات موثری از خودمون بپرسیم که جواب های خوب، خودش ما رو پیدا کنه.

 

mail تجربه ی دلورس از کوچینگ خود

من به سراغ کوچینگ آمدم، چون علیرغم تلاش و مشاوره های مختلف، احساس نارضایتی از زندگیم می کردم. در حالی که در ابتدا به دلیل هزینه و اعتقادم به خودسازی در مورد کار با کوچ مردد بودم، در نهایت تکنیک های کوچینگ زندگی را انجام دادم و آنها را به طرز شگفت انگیزی موثر دیدم. با کوچیگ خود، خود سرزنشگریم کاهش یافت و رشد کردم. اکنون احساس می‌کنم کنترل بیشتری بر مسیر زندگی‌ام دارم و واقعاً به توانایی‌ام برای مدیریت زندگیم ایمان دارم.

Delores , 36, housing executve

 

اگه تا اینجا اومدی بهت تبریک میگم، این تمرین اولین قدم برای شروعته:

 

تمرین 1:

فهرست رنجش An irritation inventory

1- توی زندگیتون رو نگاه کنین و حوزه هایی که از اون براتون رنج آوره و مشکل / ناراضایتی زیاد ایجاد میکنه رو در یه فهرست بنویسین.

 

2-  یک حوزه رو از بین حوزه هایی که در فهرست بالا  نوشتین، انتخاب کنین.

سپس یک/ دو مورد از موارد کوچیک مربوط به این حوزه رو انتخاب و یادداشت کنین.

 

خوب باشید دوستان، اگر سوالی داشتین هم در قسمت تماس با ما حتما سوالتونو بپرسین.


نظرات (0)

در این قسمت نظر خود را با ما در اشتراک بگذارید