زمان آینده برای شما چه رنگیست؟

زمان آینده برای شما چه رنگیست؟

این مقاله ادامه مقاله پرسپکتیو زمانی از منابع تخصصی کوچینگ است. در مقالات قبلی درباره زمان گذشته و حال صحبت کردیم. این مقاله به بررسی دو محور زمانی آینده مثبت و آینده منفی می‌پردازد.

 

آینده مثبت

آینده نگری مثبت مرتبط با توانایی به تأخیر انداختن لذت‌های فوری برای اهداف مهم در آینده است (مانند تعیین هدف فعال، اولویت‌بندی، برنامه‌های عملیاتی و اقدام محور و انجام دادن برنامه ها بر اساس اصول و غیره)، که در این مسیر، مراجع نیاز به توسعه ویژگی‌های شخصیتی نظیر استمرار، نظم شخصی و خود تنظیمی(کنترل تکانه) دارد تا از این طریق بتواند در مسیر انجام برنامه های بلند مدت خود متعهد بماند.

 

آینده منفی

فکر کردن به آینده می‌تواند باعث اضطراب و نگرانی و یا طراحی برنامه‌های بسیار فشرده زمانی و افراطی به دلیل ناکارآمدی در مواجه با عدم قطعیت و چالش‌های غیر منتظره  آینده است. این نوع نگرش زمانی درباره آینده منجر به فرسودگی می شود. اهداف آینده لازم است واقع بینانه و متناسب با اولویت‌ها، ارزش‌ها و توانمندی‌های افراد باشد.

 

برای کمک به مدیریت این نوع نگرش زمانی از ابزار‌های مختلفی مانند بهترین نسخه آینده/ بهترین نسخه ممکن استفاده می شود. در این نوع ابزار از مراجع دعوت می‌شود تا بهترین نسخه ممکن خود را در زمان مشخصی در آینده تصور و توصیف کند.

همچنین ابزار دیگری که بر اساس کشف اهداف شخصیست شامل سؤالات ترتیبی زیر است که بر گرفته از روش Alfred Adler می‌باشد.

مهم‌ترین اولویت‌های زندگی تو چه چیز‌هایی هستند؟

اگر زندگی تو همین الان، ایده‌آل و عالی بود، به طوری که می‌توانستی در آن، هر کاری که دلت می‌خواهد انجام بدهی، ترجیح می‌دادی که سه سال آینده زندگی‌ات را چگونه سپری کنی؟

تصور کن که فقط یک سال دیگر زنده باشی. این یک سال را چگونه سپری خواهی کرد؟

بر اساس جواب‌های سؤال‌های قبلی چگونه اولویت‌های زندگیت را تنظیم می‌کنی؟

 

تکنیک های دیگر مرتبط نیز عبارتند از مراسم تشییع جنازه و سنگ نوشته که در آن از مراجع دعوت می‌شود (توجه کنید که در تمام موارد و به ویژه این نوع مثال ها، از مراجع  دعوت کنید و منتظر پاسخ بله و یا نه از جانب او برای انجام این روش باشید و گشوده و پذیرا رفتار کنید). مراجع در صورت تمایل و راحتی مراسم تشییع جنازه خود را تصور میکند و به سوالاتی مثل سوالات زیر جواب میدهد:

دوست داری چه چیزی درباره تو گفته بشه؟

 می‌خواهی روی سنگ قبرت چه چیزی نوشته بشه؟

دوست داری چطور انسانی به یاد آورده بشی؟

 

در صورتی که مراجع این روش را دوست نداشت می‌توانید از او دعوت کنید تا ۹۰ سالگی خود را تصور کند که روی صندلی گهواره‌ای نشسته است و شاداب و سلامت و رضایتمند از زندگیش است (یا تصویرهای مثبت دیگر در پیری). او در آن لحظه زندگی زیسته‌ی خود را چگونه به یاد می‌آورد؟

• به یاد آوردن چه چیز‌هایی موجب شادمانی او میشه؟
• دوست داره  بابت چه بودش هایی در ذهن عزیزانش، به یاد بیاد؟


 این موارد به مراجعین کمک می‌کند تا اولویت‌های زندگی خود را تنظیم کنند و همچنین به کاوش  و بازنگری معنای زندگی آن‌ها  کمک می‌کند. علاوه بر تنظیم اولویت ها، تنظیم اهداف دست یافتنی و برنامه‌های واضح کوتاه مدت متناسب با اولویت‌ها،ارزش ها و معنای زندگی ضروری است.

 

برنامه های زندگی تو الان چه قدر با معنا و ارزش های تو همسو است؟

چه جنبه هایی را لازم است تغییر دهی؟

اولین قدم چیست؟

 

یادگیری از تجربیات منفی برنامه ریزی: هر برنامه ی ارزش محوری لزوما برنامه ی خوبی نیست و میتواند دچار افراط گری و اشتباه شود. لذا توجه به تجربیات منفی برای برنامه ریزی آینده مثبت، موثر است. نمونه سؤالات زیر نیز کمک می‌کند تا مراجعین بتوانند از تجربیات منفی برنامه‌ریزی های گذشته شان، به عنوان پله رشد استفاده کنند.
• تجربیات تو از برنامه‌ریزی چیست؟
• آخرین دفعه‌ای که برنامه‌ریزی کردی، چه اتفاقی افتاد؟
• چه درس‌هایی از آن گرفتی؟
• اگر شکل دیگری برنامه‌ریزی می‌کردی؛ چه اتفاقی می‌افتد؟
• اگر بچه داشتی، برای برنامه‌ریزی چه توصیه‌ای به او می‌کردی؟

 

تقویت سرسختی برای انجام برنامه های آینده:

برنامه‌ریزی موفق نیازمند منابع شخصیتی مانند سرسختی یا existential courageهست. در این مقاله به تخصص دیگری اشاره شده است که خواندن آن خالی از لطف نیست و آن هم آموزش سرسختی است که در آن متخصصین(سایر تخصص ها) به دنبال یافتن روش‌های مواجهه متفاوت و یا جبران کردن اثرات استرس از طریق تغییر نگرش مانند دیدن تصویر کلی wider perspective و انتخاب اقدام‌های خاص برای مواجه است. 

برای انجام شدن برنامه‌های آینده افراد به خود تنظیمی و کنترل تکانه‌هایشان احتیاج دارند که انجام دادن فعالیت‌های نیازمند پشتکار و منظمی مانند ورزش کردن به طور منظم که هم به سلامت جسمی،  بهزیستی well-being و همچنین ارتقای ظرفیت کلی افراد برای خود تنظیمی (یک منبع روانشناختیست) کمک می‌کند.

 

افراط در انجام برنامه های مفید برای آینده:

توجه کنید که با وجود اینکه سرسختی و تعهد برای اهداف آینده خوب است، اما میزان افراطی آن می‌تواند تبدیل به یک مشکل شود. مشغول بودن به کار و سر شلوغی می‌تواند مثبت باشد اما میان فشار‌های زمانی و عملکرد رابطه‌ی متعادلی وجود دارد که زمانی که ارتباط میان این دو از حد تعادل خارج شود بر بهزیستی و حتی عملکرد افراد تأثیر‌ منفی می‌گذارد. در این حالت عدم تعادل، فرد در یک دور باطل گیر می‌کند که فشار زمانی منجر به کاهش عملکرد او، افزایش یافتن وظایف و کار‌های تلنبار شده و مجدد افزایش فشار زمانی و تکرار این چرخه می‌شود.

افراد در این موقعیت‌ها به اشتباه فکر می‌کنند که مشکل از عدم مدیریت زمان آنهاست در حالی که چالش اصلی تعهدات افراطی نسبت به اهداف آینده و بیش از حد سر شلوغی است.

 

مدیریت فشار زمانی و عملکرد

فشار زمانی باعث نگرانی های زیاد می شود. کار‌هایی مانند کاهش نگرانی از طریق کاهش فشار زمانی در این موقعیت کمک‌کننده است که مربوط به حوزه‌های رواندرمانی زندگی است و در آن افرادی که فکر می‌کنند زمان زیادی از زندگی خود را صرف نگرانی می‌کنند. از آن استفاده می‌کند روش انجام آن به این صورت است که فرد یک بازه زمانی خاص مثلاً پانزده دقیقه یا نیم ساعت از روز خود را صرف نگرانی می‌کند و این زمان در تمام طول روز‌ها یک ساعت مشخص و یک موقعیت مشخص دارد مثل هر روز ساعت سه بعد از ظهر تا سه و نیم بعد از ظهر در بالکن. فرد پس از تعیین زمان و مکان و بازه نگرانی، تمام نگرانی‌های دیگری را که در باقی زمان‌های روز به سراغش می‌آید به همان ساعت مخصوص نگرانی به تعویق می اندازد. مثلاً اگر صبح ساعت ۱۱ افکار نگرانی به سراغش آمد، پرداختن به آن را به ساعت ۳ موکول می‌کند (frisch، ۲۰۰۵).


فشار‌های زمانی همچنین می‌توانند باعث ایجاد حس گناه در مراجع شوند. هنگامی که گناه در فرد انباشته accumulate شود، ممکن است منجر به این تصور اشتباه در مراجع شود که تصور کند نمی‌تواند(قادر نیست) وظایف و برنامه‌هایش را انجام دهد. همچنین گناه ممکن است منجر به افسردگی، کاهش احترام به خود و کاهش اعتماد به نفس شود. از طریق همراهی مراجع برای شکستن دور باطل (ایجاد شده توسط عدم تعادل میان فشار زمانی و عملکرد)، می‌توان اوضاع را بهبود داد. به طور مثال اختصاص دادن زمان‌هایی برای استراحت کردن و و بازیابی منابع درونی از طریق انجام فعالیت‌هایی که فقط و فقط برای آن‌ها لذت بخش است.
این نوع از زمان‌های مکث و توقف به مراجعین کمک می‌کند تا اولویت‌ها خود را دوباره کشف کنند و برنامه های زندگی خود را مجدداً بر اساس اولویت‌هایی که واقعاً برایشان مهم هستند، بازآرایی کند.

سؤالات بازتابی زیر می‌تواند به تمرکز مراجع بر زمان وقفه و بازیابی منابع کمک کند.

چه چیزی درباره زمان حال وجود دارد که به آینده کمکی نمی‌کند؟
همین الان چه چیزی برای تو ناخوشایند است؟
همین الان در زندگی تو جای چه چیزی خالی است؟
تصور کن که به تمام اهدافت دست یافته‌ای.... بعد از اون چی میشه؟
چی میشه اگر تمام برنامه‌هات شکست بخوره؟
دوست داشتی از چی فرار کنی؟
چی میشه اگه اتفاقات غیر منتظره‌ای که دوسشون نداری رخ بده؟
اگه امروز آخرین روز زندگی بود چه کارایی انجام می‌دادی؟

 

سخن پایانی:

این مقاله به زمان آینده مثبت و منفی و تاثیرات آن ها بر نوع برنامه ریزی و کیفیت زندگی پرداخت تا به کمک آن، تعادل زمانی آینده را ارتقا دهید و زمان آینده را در ذهن خود خوش رنگ تر کنید.

 

منبع:

برگرفته از مقاله کوچینگ و پرسپکتیو زمانی


نظرات (0)

در این قسمت نظر خود را با ما در اشتراک بگذارید