3 ویتامین شخصی برای مدیریت تعارض
یه داستان+ یه مقاله+ یه تد تاک
تاحالا شده به خاطر خشم یا ناراحتی از کسی، جوری رفتار کنین که بعدش پشیمون بشین؟
چه جوری میشه تعارض و اختلافات بین فردی که در محیط کار، روابط دوستانه یا خانوادگی پیش میاد رو به شکل موثرتری مدیریت کنیم؟
یعنی به جای دعوا کردن، تیکه و کنایه زدن، قهر کردن، داد زدن و جر وبحث هایی که نه تنها کمکی به حل اختلاف نمیکنه، بلکه فقط زمان و اعصابمون رو خراب تر میکنه و احتمالا در آینده، آرزو کنیم که ای کاش جور دیگه ای رفتار می کردیم، رفتار موثری انجام بدیم.
چه طوری میشه وسط اختلاف و تعارض، بهتر رفتار کرد؟
این بلاگ برگرفته از مقاله 2024 هست که 3 تا ویتامین برای تقویت خودمون در هنگام تعارض رو میده. در مقالات بعدی به ابزارهای دیگه ای هم اشاره خواهیم کرد. شروع مقاله با یه داستان جالب درباره ی هرکول هست که میگه:
هرکول در حال قدم زدن در جاده بوده که ناگهان جانوری عجیب و غریب رو میبینه و فورا با چماق بزرگش به جانور حمله می کنه و هر بار که به اون جانور ضربه میزنه، جانور بزرگتر میشه.
آتنا، الهه ی خرد، در کنار هرکول ظاهر می شه و میگه «ایست، هرکول، آیا نام آن جانور را نمی دانی؟
«این جانور استرایف است و هر چه بیشتر به آن ضربه بزنی، بزرگتر خواهد شد! اگر ضربه زدن به آن را متوقف کنی، کوچکتر خواهد شد.»
درس مهم این افسانه اینه که هر چی بیشتر به تعارض Conlfict واکنش نشون بدیم، اون تعارض مثل استرایف بزرگتر می شه و اون تعارض به جای بهتر شدن، بدتر میشه، چون هر یک از طرفین با دیدن واکنش طرف مقابل، بیشتر از قبل واکنش نشون میده و یه رفت و برگشت فزاینده ی واکنشی از سمت دو طرف انجام میشه، مثل وقتی که دو ساعته تمام، پای تلفن بحث می کنیم و در نهایت با هدر دادن زمان، انرژی و با اعصاب خوردی و بدون نتیجه بحث رو تموم میکنیم
وقتی دقیق تر به این ماجرا نگاه کنیم متوجه میشیم، که هر کدوم از ما، آتنای شخصی درونی خودش رو داره که میتونه مثل ماجرای هرکول بهش وسط اختلافات و تعارضات بگه به جای واکنش نشون دادن و ضربه زدن، صبر کنه.
In scientific terms, Athena is our prefrontal cortex, the region of the brain that inhibits rash, impulsive behavior.
از نظر علمی، آتنا، قشر جلوی مغز ماست، ناحیه ای از مغز که رفتارهای تکانشی رو مهار می کنه.
من معتقدم که این پیام اخلاقی این داستان از هرکول بوده.
Choose to Stop and Stop to Choose
ما انسان ها ماشین واکنش هستیم. وقتی احساس خطر می کنیم، نیمه چپ آمیگدال، غده کوچکی در قسمت پایین مغزمون فعال می شه.
یه جورایی میشه گفت شبیه این میشه که منطقمون تحت اسارت واکنش های سریعمون درمیاد، مثل وقتی که ضربان قلبمون تند می شه، فشار خونمون بالا می ره، سطح کورتیزولمون زیاد میشه و سیستم عصبی سمپاتیک ما وارد عمل می شه.
یعنی: بسته به تمایل طبیعی و تجربیات گذشته مون، جسممون فوراً آماده ی مبارزه، پرواز یا فریز شدن میشه (fight, flight, or freeze).
در مباحث مرتبط با انسان میگن که این واکنش ها، یه هدف تکاملی داره تا از ما در برابر شکارچیان و سایر خطرات محافظت کنه. اما توی دنیای امروز، ببر و پلنگی هر روز در کمین ما ننشسته که اینجور واکنش ها رو سریع از خودمون نشون بدیم. توی دنیای امروز، تعارض و اختلاف در موقعیت هایی مثل محل کار، یا در ارتباط با خانه و همسر و ... پیش میاد. به همین دلیل، بروز اینجور واکنشها fight, flight, or freeنه تنها مفید نیست بلکه میتونه به ضرر خودمون تموم شه.
آمبروز بیرس نویسنده قرن نوزدهمی جمله ی جالبی در این باره داره:
«زمانی که عصبانی هستید، حتما صحبت کنید. چون در زمان عصبانیت بهترین سخنرانی را خواهید کرد که بعدا، بیشترین پشیمانی را برایتان به همراه خواهد داشت ».
Speak when you are angry and you will make the best speech you will ever regret.Ambrose Bierce
منظورش از این جمله اینه که بهترین راه، برای ایجاد بهترین تعامل، مکث کردن و توقف هست. به ویژه در دنیای سریع و عصر ارتباطات امروز که انتظار واکنش های سریع و زود پاسخ گرفتن در میان عموم وجود داره، تمرین کردن این مکث در ابتدا سخته،
اما اگر مکث کردن، پاسخ ندادن و توقف را تمرین کنین بهترین نتیجه را در حل تعارضات و اختلافات خواهید گرفت.
چه زمانی مکث کنیم؟
دقیقاً بر خلاف انتظار عمومی برای سریع جواب دادن به تعارضات (رفتار واکنشی) و همچنین بر خلاف وسوسه درونیمون برای دفاع کردن/ حمله /اجتناب یا حتی مماشات کردن، مکث کنیم.
اینکه طرف مقابل ممکنه سعی کنه ما رو تحریک به سریع واکنش نشون دادن کنه، دلیل نمیشه کنترل خودمون رو به دست اون بدیم و سریع واکنش نشون بدیم (مثال معروف اون، قلاب نشدن توسط قلاب دیگران هست). مکث کنیم تا بتونیم تعارض رو به موثرترین شکل ممکن حل کنیم.
در ادامه سه راه برای شروع با توقف ارائه میشه.
1.یادتون باشه که نفس بکشین
سریعترین راه برای مکث بسیار سادست: به یاد داشته باشیم که نفس بکشیم. در موقعیتهای درگیری پرتنش و تعارضات و اختلافات بالا، افراد، نفس کشیدن رو فراموش میکنن یا نفسهای سریع و کم عمق میکشن.
مزیت های تنفس در این زمان چیه؟
- چند نفس عمیق طولانی – دم و بازدم – به آرام سازی سیستم عصبی مغز ما کمک می کنه.
- تنفس سطح کورتیزول و استرس رو در بدن کاهش می ده.
- ضربان قلب و فشار خون رو کاهش می ده.
- به طور خلاصه، تنفس می تونه وضعیت ذهنی رو تغییر بده.
اگر یادتون میره، این تمرین رو در ایام نرمال زندگیتون انقدر تکرار کنین تا به طور اتومات در میان تعارضات، اون رو انجام بدین.
2. یه لحظه سکوت کنین.
سکوت کردن، حتی اگه ناخوشایند باشه، باز هم در زمان ها و موقعیت های پرتنش در تعارضات بین فردی، بسیار قدرتمنده.
این توصیه رو جارد کورهان، که آزمایشی جذاب در مورد سکوت در MIT انجام داد، تأیید کرده. جارد و همکارانش، چندین مذاکره رو مشاهده کردن و اندازه گرفتن که چند لحظه سکوت بین تمام صحبت ها وجود داره. اونا رابطه ی معناداری رو بین میزان سکوت و موفقیت مذاکرات در دستیابی به نتایج رضایت بخش دوجانبه پیدا کردن.
The researchers called silence the ultimate power move in negotiations.
محققان سکوت رو حرکت قدرت نهایی در مذاکرات نامیدند.
چرا؟
چون در لحظه ی سکوت، متوجه می شیم که چه خبره؟ میتونیم، احساسات و افکارمون مثل ترس، اضطراب، خشم و قضاوت رو مشاهده کنیم . در واقع اگر سکوت کنیم و بتونیم این احساسات و افکارمون رو در لحظه، بشناسیم و نام گذاریشون کنیم، قدرت کنترلشون روی ما کم میشه و از این طریق میتونیم پاسخ خردمندانه ای رو به تعارض بدیم (به جای واکنش های مرسوم ناپخته ای مثل تیکه انداختن/ کنایه زدن/ فریاد زدن/ بی احترامی، قهر، انفعال و...)
3 سوال بپرسید.
بخش جذاب و مورد علاقه ی کوچ ها برای پرسشگری.
بنجامین فرانکلین، زمانی توصیه کرد: «به همه انسانها توجه کنید، به ویژه به خودتون.
برای توجه و مشاهده کردن دقیق خودمون نیاز به تمرین و تربیت یه دانشمند درونی داریم.
به این صورت که تبدیل به یه محقق بشیم و احساسات، عواطف و افکارمون رو مطالعه کنیم.
این کار نیازمند تمرین و استمراره.
• مثلا موقع خوردن غذا از خودمون بپرسیم چه طعمی رو در دهنم دارم حس میکنم الان؟
• الان چه احساسی دارم؟
• الان به چی نیاز دارم؟
• در قفسه ی سینه ام چه حسی رو دارم تجربه میکنم؟
سوال پرسیدن قشر جلوی مغز رو فعال می کنه، ناحیه ای از مغز که به ما امکان انتخاب می ده. با شناخت احساسات و افکارمون می تونیم بین خودمون و اونا (افکار و احساسات) فاصله بندازیم. همونطور که در تایم کوچ هم میگیم ( من افکارم نیستم. من احساساتم نیستم. بلکه من کسی هستم که داره این هارو تجربه می کنه).
وقتی بتونیم بین خودمون و احساسات و افکار فاصله بذاریم و اون ها رو معادل خودمون ندونیم، میتونیم به احساسات ناخوشایندی که قبلا تمایل به سرکوب کردنشون داشتیم، با کنجکاوی و همدلی نگاه کنیم و از این طریق بتونیم اونا رو بهتر بشناسیم. توجه کردن دوستانه به این نوع احساسات، باعث فروکش کردنشون میشه و توجه و حضور (صلاحیت پنجم کوچینگ) ما رو در لحظه بالا میبره.
یادگیری مشاهده کردن خودمون توی موقعیت های تعارض، آسون نیست، اما با تمرین، می تونیم بهتر بشیم. حتی توی وخیمترین تعارضات، هر کدوم از ما میتونیم از قدرتمون برای مکث و توقف و انتخاب پاسخ موثر به جای واکنش سریع، استفاده کنیم. اینطوری می تونیم فعالانه به جای اینکه بدترین دشمن خودمون بشیم، بالغ ترین رفیق صمیمی خودمون بشیم. همون کسی که خیلی وقتا آرزو میکنیم، کاش کنارمون باشه رو در خودمون پرورش میدیم.
وقتی با این رویکرد جلو بریم، کم کم تعارضات رو نه تنها حل میکنیم بلکه میتوینم از اون ها به شکلی موثر برای رشد استفاده کنیم.
سخن پایانی:
این بلاگ به 3 روش برای کمک به مکث و دیدن بهتر، برای تسهیل پاسخ دهی مناسب به تعارض اشاره کرد. در مقالات آینده به توضیح ابزارهای دیگر برای مدیریت تعارض می پردازیم.
نویسنده : نازنین شیرازی
تد تاک پیشنهادی برای شخصی سازی نکردن
مقالات پیشنهادی:
نظرات (0)
در این قسمت نظر خود را با ما در اشتراک بگذارید