هدف گذاری در کوچینگ
بعیده که کار کوچینگ کرده باشین و به این سوال فکر نکرده باشین که چرا مدل هایی مثل smart و grow جواب نمیده!
هدف گذاری، از اصول مهم و اساسی در فرآیند کوچینگه، اما برخلاف آموزش ها و مدلهای سنتی مثل هدف گذاری SMART که در دهههای گذشته به میزان زیادی استفاده میشدن، کم کم مشخص شد که نمیتونه پاسخگوی نیازهای همه افراد باشه. این مقاله به بررسی بینش های کلیدی در مورد هدف گذاری که برگرفته از کتاب راهنمای کوچ ها نوشته ی جاناتان پاسموره می پردازه و از اصلاح شیوه ها، مدل های کلیدی و اهمیت سازگاری پروسه ی هدف گذاری در کوچینگ صحبت می کند.
رویکردهای سنتی هدف گذاری
از لحاظ تاریخی، کوچینگ به شدت به ساختار و چارچوبهایی مثل اهداف SMART (تمرکز بر نتایج خاص، قابل اندازهگیری، قابل دستیابی، مرتبط و مهلت زمانی) و یا مدل GROW (هدف، واقعیت، گزینهها، اقدام)، تکیه داشت. اما این موارد غالبا برای زمینه های سازمانی با وظایف ساده و قابل پیش بینی و محیط های ثابت به کار برده میشه
چالش های مدل های سنتی
جهان پیچیده ی انسان و حتی دنیای پر سرعت امروز که تغییرات زیادی در اون رخ میده، قابل اتکا به این موارد نیست.
تحقیقات در زمینه کوچینگ مدرن، چالش این مدلهای سنتی رو نشون میده.
مثال:
خیلی وقتا، مراجعان اهداف مشخص ندارن برای همین SMART- GROW و.. کارآمد نیست.
توی دنیای سریع امروز و محیط های پیچیده و غیر قابل پیش بینی، اهداف ثابت از میدون خارج میشن و انعطاف پذیری حرف اول رو میزنه، برای همین SMART- GROW و.. کارآمد نیست.
از اون مهم تر،
مراحل عاطفی یا رشد مراجعان مشابه و یکسان نیست و هر فرد سبک خاصی از هدف گذاری رو بر اساس شرایطش لازم داره که باعث نیاز به رویکردهای گسترده تر و انعطاف پذیرتری در هدف گذاری میشه.
همچنین تحقیقات جدید، اتکای بیش از حد به هدفگذاری رو مورد انتقاد قرار میدن و پیشنهاد میکند که گاهی اوقات ممکنه این مدل هدف گذاری باعث استرس بیرویه، کاهش خلاقیت یا تمرکز محدود روی نتایج به قیمت رشد بشه.
راهکارها:
1- گسترش دامنه هدف گذاری Broadening the Scope of Goal-Setting
کوچینگ مدرن تمرکز رو به درک سازگارتر از اهداف تغییر می ده و هدف گذاری رو دوباره تعریف می کنه تا جوری که با شرایط و آدمها بیشتر هماهنگ باشه. مثل موارد زیر:
Evolving Goals اهداف تکاملی: اهداف به عنوان نقاط شروعی در نظر گرفته می شن که قراره در طول سفر کوچینگ تکامل پیدا کنن.
یعنی اهداف اولیه ممکنه به صورت یه نگاه بسیار کلی و گسترده broad intentions باشه و به تدریج در طول مسیر، وضوح اون بیشتر میشه و دقیق تر میشه .
این رویکرد، تمرکزش روی انعطاف پذیریه و با مدلهای فرآیندی process models مثل REGROW مطابقت داره.
2- ابعاد هدف: اهداف چند بعدی هستند و شامل:
Goal Dimensions: Goals are multi-dimensional, encompassing:
اهداف رسیدنی در مقابل اهداف اجتنابی: روی دستیابی به حالات مطلوب در مقابل دور شدن از شرایط نامطلوب تمرکز داره.
Approach vs. Avoidance Goals: Focus on achieving desired states versus moving away from undesired conditions.
اهداف مشخص در مقابل اهداف انتزاعی: ایجاد تعادل بین اهداف خاص با چشماندازهای گسترده.
هدفهای مشخص و ملموس (مثل "پنج کیلو وزن کم کنم") یا اهداف کلیتر و بزرگتر (مثل "زندگی سالمتری داشته باشم").
Concrete vs. Abstract Goals: Balancing specific targets with overarching visions.
اهداف خودمختار در مقابل اهداف کنترل شده: هدفهایی که خودت واسشون انگیزه داری یا اونایی که ازت خواستن انجام بدی.
Autonomous vs. Controlled Goals: Aligning goals with intrinsic motivations versus external pressures.
جدول پایین خلاصه ای کلیست که برگرفته از کتاب راهنمای جامع کوچینگه و به ابعاد مختلف هدف گذاری و کاربردهای آن در کوچینگ می پردازه:
بعد هدف | توضیحات | کاربرد عملی در کوچینگ |
هدفهای مشخص یا انتزاعی | هدفهای مشخص دقیق و واضح هستن؛ هدفهای انتزاعی کلیتر و گستردهترن. | هدف مشخص برای ایجاد انگیزه کوتاهمدت مناسبه؛ هدف انتزاعی برای الهامبخشی بلندمدت. |
هدفهای کوتاهمدت یا بلندمدت | هدفهای کوتاهمدت قابل دستیابی سریع هستن؛ هدفهای بلندمدت نیاز به زمان و تلاش بیشتری دارن. | ترکیب این دو نوع هدف به برنامهریزی مؤثر کمک میکنه. |
هدفهای درونی یا بیرونی | هدف درونی بر اساس ارزشها و علایق فردیه؛ هدف بیرونی بیشتر تحت تأثیر فشارهای خارجی یا انتظارات دیگرانه. | هدفهای درونی بیشتر با انگیزهسازی و رضایت شخصی ارتباط دارن. |
هدفهای ساده یا پیچیده | هدف ساده بدون مراحل متعدد و مستقیمه؛ هدف پیچیده نیاز به مراحل یا کارهای متوالی داره. | اهداف پیچیده رو به بخشهای کوچکتر تقسیم کنید تا کمتر احساس سنگینی کنید. |
هدفهای کنترلشده یا خودمختار | هدفهای خودمختار توسط خود فرد تعیین میشن؛ کنترلشده بیشتر به خاطر فشار خارجی تعریف میشن. | کوچ میتونه به فرد کمک کنه تا اهداف خودمختار خودش رو پیدا کنه. |
هدفهای تکاملی یا ثابت | هدفهای تکاملی در طول زمان تغییر میکنن؛ هدفهای ثابت بدون تغییر باقی میمونن. | هدفهای تکاملی انعطافپذیری بیشتری دارن و برای محیطهای پویا مناسبترن. |
هدفهای آشکار یا پنهان | هدفهای آشکار واضح و بین طرفین مطرح هستن؛ هدفهای پنهان ممکنه آگاهانه یا ناخودآگاه وجود داشته باشن. | کوچ میتونه به شفافسازی اهداف پنهان کمک کنه. |
هدفهای آگاهانه یا ناخودآگاه | هدف آگاهانه با تصمیمگیری مستقیم تعیین شده؛ هدف ناخودآگاه ممکنه از رفتار یا افکار ناشی بشه. | شناسایی اهداف ناخودآگاه میتونه به تغییر رفتارهای نامطلوب کمک کنه. |
هدفهای عملکردی یا یادگیری | هدف عملکردی دستیابی به نتیجه خاص رو دنبال میکنه؛ هدف یادگیری بر رشد و پیشرفت فرد تمرکز داره. | ترکیب این دو نوع هدف باعث رشد همزمان و رسیدن به نتایج ملموس میشه. |
هدفهایاجتنابی یا رسیدنی | هدفاجتنابی مثل نمیخوام چاق شم برای اجتناب از وضعیت نامطلوب تعریف میشه؛ هدف رسیدنی براینزدیک شدن ودستیابی به حالت مطلوبه. | تمرکز روی هدفهای رسیدنی معمولاً حس مثبت بیشتری ایجاد میکنه.و بهتره روی اونا کار کنین |
هدفهای با یا بدون زمانبندی | هدفهای زمانبندیشده دارای محدودیت زمانی هستن؛ هدفهای بدون زمانبندی آزادتر هستن. | برای اهداف اولویتدار از زمانبندی استفاده کنید؛ اهداف شخصیتر نیازی به محدودیت زمانی ندارن. |
هدفهای انعطافپذیر یا سختگیرانه | هدفهای انعطافپذیر قابلیت تغییر دارن؛ هدفهای سختگیرانه دقیقاً ثابت هستن. | برای شرایط متغیر، هدفهای انعطافپذیر انتخاب بهتری هستن. |
هدفهای ساده یا چندبُعدی | هدف ساده یکجانبهس؛ هدف چندبُعدی نیاز به هماهنگی بین چندین بخش داره. | اهداف چندبُعدی رو به مراحل کوچکتر تقسیم کنید. |
هدفهای اجتماعی یا فردی | هدف اجتماعی به گروه یا تیم مرتبطه؛ هدف فردی بر نیازها و تمایلات شخصی تمرکز داره. | توازن بین این دو نوع هدف میتونه به پیشرفت کلی کمک کنه. |
هدفهای واقعی یا غیرواقعی | هدف واقعی قابل دستیابیه؛ هدف غیرواقعی بیش از حد بلندپروازانهس. | کوچ میتونه به فرد کمک کنه تا هدفهاش رو بر اساس تواناییها و منابعش تنظیم کنه. |
روش های هدف گذاری ماهرانه و آگاهانه:
با در نظر گرفتن آمادگی، طرز فکر و شرایط CONTEXT مراجعان، اهداف را برای تک تک مراجعان تنظیم کنین و یادتوت باشه که:
1-هدفگذاری یه فرآینده، نه یه چیز ثابت و همیشگی
2- خود مراجع قراره هدفش رو مشخص کنه (در ظاهر بدیهیه اما در جلسات کوچینگ زیاد دیده میشه که کوچ خودش از بین موارد مختلف، ادامه ی جلسه رو به سمت هدف تشخیص داده شده ی خودش پیش میبره)
3- به جای چسبیدن به یک روش هدف گذاری و تلاش برای جا دادن مراجع در اون چارچوب با پرسش های هدایتی، نگاه گسترده تری به هدف گذاری داشته باشین و بر حسب نیاز مراجع، باز رویکردها و مدل های مختلف موثر هداف گذاری استفاده کنین
3- تشویق به کاوش و تفکر برای کشف اهداف عمیق تر بر حسب نیاز (بطور مثال هدف افزایش فروش یک کارمند، عمق معنای متفاوتی از هدف شخصی یک فرد در زندگی شخصیش دارد)
نکاتی برای تمرین کوچ ها
1- گشودگی و باز بودن: تلاش کنین با عدم قطعیت ها راحت باشین، تا به جای تحت فشار قرار دادن مراجع برای تعیین واضح هدفش، با پرسش و نگاه گسترده شروع کنید و اجازه دهید به تدریج و در طول مسیر اهداف به طور طبیعی مشخص تر و دقیق تر شوند.
2- تمرین شناخت موقعیت و درک زمینه CONTEXT مراجع: رویکردها را متناسب با محیط شخصی و حرفه ای مراجع، مراحل توسعه و انگیزه های درونی مراجع تنظیم کنید. به بیان دیگه یادتون بمونه که شرایط هر فردی متفاوته و به همین دلیل سبک متفاوتی رو می طلبه.
3- خلق فکر: سوالهایی بپرس که آدمها بیشتر و عمیق تر درباره هدفهاشون فکر کنن. مثلا برای اهداف فردی یه سوال موثر کاوش این مورد میتونه باشه که آیا این هدف واقعا خواسته قلبی خودشونه یا برگرفته از اجتماعه؟ (
سخن پایانی:
هدف گذاری اهمیت زیادی داره، اما کاربرد آن به گونه ای تکامل یافته است که بتونه به پیچیدگی های ذهنی و زندگی مراجعان و دنیای مدرن امروز پاسخ بده. با حرکت فراتر از چارچوبهای سفت و سخت و تقویت انعطاف پذیری، کوچ ها میتونن به مراجعینشون کمک کنن تا از دل عدم قطعیت ها عبور کنن و بتونن اهداف متناسب با انگیزههای درونی و اصیلشون رو کشف کنن و از این طریق نتایج معنادار خلق کنن.
این دیدگاه مدرن در مورد هدف گذاری نه تنها کارایی کوچینگ را افزایش می ده تا بتونه با نیازهای متنوع مراجعان امروزی همخوانی پیدا کنه و برای رشد شخصی و چالشهای حرفهای، ابزاری ارزشمند برای تحول بشه
نظرات (0)
در این قسمت نظر خود را با ما در اشتراک بگذارید